منشور نور

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

« بخش سوم تاریخ بیست و سه سال نبوت پیغمبر اسلام »

از دقت در مطالب ایات سوره علق پیداست پس از حادثه گفته شده محمد (ص) که یقین داشت فرستاده خداست سخت از پیشامد مذکور ناراحت شده و فکر میکرد فرستنده او به پیامبری که قدرتی جهانی دارد بایستی نگذارد ابوجهل در مقابل مردم مکه به وی جسارت نموده و اورا از وظیفه پیغمبریش باز دارد و در دل میگفت که مثلا باید روی قدرتی زبان ابوجهل لال میشد یا ضربه ای غیبی جلوی اسائه ادب وی به محمد را میگرفت و الله با قدرتی که دارد سزای او را میدادو با چنین معجزه ای مخالفانش را میترساند تا او به ماموریتش عمل کند و حال اینکه چگونه در برابر چنین مخالفتهایی میان مردم رفته بتواند مطالب وحی شده را بی زحمت بگوش ایشان برساند خلاصه در بین مسیر منزلش سخت مشغول چنان خیالاتی بود که ناگهان حالات وحی براو پیدا شده و همان ستاره غیبی بر وی ظاهر میگردد و این عبارات که ایات سوره علق باشد بروی نازل میشود:

نه چنین است! توقع تو صحیح نیست ؛ زیرا قانون انسانهای خودخواه این است که هر زمان خود را در بی نیازی میبینند به سرپیچی نسبت به خالق خود می پردازند و تو نباید غیرازاین (ازامثال ابوالحکم) توقع داشته باشی و فقط بازگشت همه از پس مرگ بسوی پرورنده توستیعنی در قانون نبوتها نزد الله چنین نیست که با کوچکترین مخالفتی از سوی مخالفان الهی انان فورا مجازات شوند الا اینکه الله مواظب است کار مخالفتها به جای باریک نکشدایا تو در وضع ان کس که بنده اش را در هنگام نماز بازداشت توجه ای کرده ای؟ -- منظور ممانعت ابوجهل از خواندن سوره الحمد توسط محمد است ایا دقت نکردی که اگر او بر ان هدایت بودو مردم را به پرهیزکاری امر میکرد چه اندازه برایش بهتر بود و اینکه اوان مطالب  حق را تکذیب کرد و بدان پشت نمود چه خواهد شد ؟ ( این مطالب بلند پایه اموزشی است برای همه طرفداران حق ازاصلی در جامعه شناسی ادیان الهی که عموما نباید از کسانی که از پیشوایان راه های انحرافات مذهبی می باشند توقع جانبداری از اصلاحات حقیقی دینی داشت زیرا اینان برخلاف اکثریت عوام افرادی عالم و با شعور و درک بالای اجتماعی هستند که روی منافع دنیایی به حقایق ادیان الهی پشت میکنند و این دانایان فریبکار باتمام قدرت های دراختیارشان درمقابل تعالیم و تربیت های دینی اصلاح طلبان دینی می ایستند) ایا او ابوجهل ندانسته است که الله اعمال اورا میبیند؟ -- خرابکاریهای مذهبی این چنین افرادی راالله می داند اما روی مصلحت به ایشان فرصتها می دهد تاپرونده اعمالشان را برای دیدن زندگی نکبت بار اخرت تکمیل کنندتو ناراحت چنین مخالفان نباش و بدان اگر در فرصت پیش رو از چنین کارهایی دست بر ندارد موی جلوی سرش را گرفته به طرف سرنوشت محتومش خواهیم کشاند موی سر ان دروغگوی خطاکار را پس مهلت دارد ( روی تهدیدی که تو راکرده) همفکرانش را بخواند و مانیز بزودی مامورین عذاب خود را خواهبم خواند این یک گوشزد و پیشبینی اینده ابوالحکم و دوستانش است که دقیقا تحقق یافت و در اولین جنگ مسلمانان با کفارمکه (جنگ بدر) ابوجهل که رئیس مشرکان مکه و کافرین بود و هفتاد نفر از دوستان سرشناسش به سمت فرجام مخالفتهایشان کشیده شدند گویی موی جلوی سر او و همفکرانش را دستی غیبی به سمت سرنوشت شومشان گرفته به مهلکه کشاندند و تو ای محمد مبادا از او اطاعت کنی ( یعنی تحت تاثیر خشم نشان دادن و تهدیدات او قرار نگیر) بلکه هرچه بیشتر با سجده کردن نشان بده کاملا مطیع من هستی و خودت را بمن نزدیک گردان . پایان وحی و سوره علق.

کنجکاوان از محمد (ص) چه پرسیدند و چه شنیدند/ -- در این موارد بدیهی است قلیلی از شنوندگان کنجکاوند و می خواهند بدانند  چه چیزی باعث شد محمد بن عبدالله که مردی سرشناس و تاجری امین در مکه بوده و از حیث زندگی ؛ ازدواج موفقیت اوری با زنی شناخته شده و بس ثروتمند بنام خدیجه داشته و تا ان روز هیچ سابقه ای نداشته سخنی دینی گفته باشد و یا بر خلاف عقاید رایج مردم چیزی بر زبان رانده باشد و در هیچ مراسم ایینی شرکت نکرده و خلاصه بقول قران بی خبر از کفر و ایمان به کارو تلاش و زندگییش مشغول بوده (ایات 4 از سوره کافرون و 7 و 8 سوره الضحی تایید مطالب گفته شده است) ناگهان دچار تغییر حالات شده و فردی که در گذشته به محمد امین مشهور بوده چنین ادعای بزرگی کند ازاین روی چند نفری او را نزد خود برده یا رفتندو از او در این باره سئوالاتی می کنند و محمد در پاسخ ایشان می گوید وقتی که بعد از دیدن و شنیدن مطالب از ان ستاره ( که در قران شدید القوا معرفی شده و به مقالات قبل در ارشیو بلاگفا منشورنور مراجعه شود) به بستر خوابم رفتم و نمی دانستم پیغمبر خداشده ام فکر میکردم شاید این تعلیمات و هدایت و تربیتی  خصوصی است تابدانم مردم تاچه اندازه گمراهند و من باید از چنین الودگی هایی پاک باشم لیکن بعداز مدتی که در بسترم به خواب عمیقی رفته بودم قبل از روشنایی کامل صدایی که درشب ازان ستاره شنیده بودم مرا بیدار کرد و همان چیزهایی را که گفتم نازل شد و من از مجموع انچه گفتم فهمیدم پیغمبری از جانب الله هستم و مامورم بیایم و مردم را به ان اعلام کنم و هر کس که مایل باشد با پذیرش چنین راهی در تبلیغ این حقایق همراهیم کند دعوت میکنم بیاید با من در تبلیغ چنین تربیتی همکاری نماید.

نتایج عملی نزول 14 ایه اخر سوره علق بر محمد(ص) پیغمبراسلام که واکنش ابوجهل و تهدیدات و بی ادبی وی به شدت اورا ازرده بود و الله تعالی در پاسخ به درخواستش به وی درس شجاعت و جامعه شناسی اموخت که هدف خالق عالم از خلقت انسانها چه بوده است و چه قوانین عالی اجتماعی برای تربیت محمد و تمام پیروانش در نظر گرفته است و اینکه افرادی مانند ابوجهل و همدستانش باید با تبلیغات دینی محمد مخالفت کنند تا بندگان مومن به اسلام و پیغمبرش با توکل و صبوری و ازخودگذشتگی ها به یک مبارزه طولانی مدت  دست زده والله نیز انان را از گزند موثر دشمنان ایشان حفظ کرده و سرانجام الله به سزای انان خواهد رسید باشنیدن مطالب بالا جان تازه ای گرفت و باشجاعتی بیشتر ازقبل به تبلیغات درمیان مردم می پردازد.

شروع نماز در اسلاماز ایات گفته شده پیداست شروع نماز در اسلام از همان روز اول بعثت بوده و نماز اسلام عبارت است از گفتن اصل پیغام الله که همان ایات سوره الحمد باشد که پایه تبلیغات پیغمبراسلام بود و این نماز وقت معینی نداشت  وعبارت  بود از ایستادن وتوجه نمودن به سوی خالق عالم بالباسی پاکیزه و بطور مؤدب و خضوع و خشوع و گفتن الله اکبر بجای بسم الله الرحمن و الرحیم تا دستور و ربک فکبر آیه 3 سوره مدثر اجرا شود و پس از گفتن الله اکبر با گفتن شش آیه سوره الحمد الله تعالی مدح شده و سه درجه توحید و سه نوع راه بشرها یادآوری گردد و از پس آن طبق فرمان واسجد آیه 19 علق از روز اول شب بعثت پیامبر سجده نیز میکردبدون آنکه درهنگام سجده مطلبی بگوید زیرا مطالب سجده بعدا در سوره اعلی بر پیغمبر نازل شدو محمد(ص) درحال سجده کوچکی و اطاعت کامل خود را نسبت به پروردگارش بیاد آورده درنظر می گرفت و از آن شب به بعد دست کم هرصبح که ازخواب برمی خواست با خدیجه به درگاه الله تعالی نماز می خواند و این نماز جماعت دو نفره ازآن روی بود که در سوره الحمد گفته شده مافقط تورا بندگی می کنیم و فقط از تو یاری می جوییم .

معلوم می شود درروش جدید دینی وقتی یک یاچند نفرمومن پیدا شده لازم است نماز به جماعت خوانده شود لذا حضرت محمد درخانه ابتدا نماز رابا خدیجه می خواند و پیغمبر آن رابلند می خوانده  و همسر باوفایش آن را گوش می داده باتوجه کامل به خالق عالم و در نظر گرفتن معنای آن ها و پس از اتمام آیات الحمد هردو سر به سجده گذاشته خودرا تسلیم کامل نشان می دادند وبدین ترتیب نمازشان رابه پایان می بردند بدیهی است در این نماز رکوع وجود نداشت زیرا دستور رکوع بعدها داده شد.

ایمان علی بن ابیطالب و زیدبن حارثه --   به اتفاق تمام مورخین در زمانی که پیامبراسلام(ص) مبعوث شد علی بن ابیطالب پسربچه ای بین 8 تا 10 ساله بود و او که پسر عموی محمد (ص) بود پیامبر اسلام از آن جهت نزد خویش نگاه داشته بود تا کمکی باشد بر کم بضاعتی عمویش ابوطالب بنابراین علی درخانه محمد و خدیجه در حکم و منزله فرزندشان محسوب میشد در این زمان همچنین درخانه محمد مردی بود که امور خارج منزل محمد را انجام می داد که نامش زید بود و او قبلا غلام خدیجه بود که پس از ازدواج محمد با خدیجه وی زید را به همسرش بخشیده و محمد نیز اورا آزاد کرد و چون زید از محمد مهربانی زیادی دیده بود و محمد نیز او را علاقه داشت زید نزد آن دو ماند و مانند عضو خانواده محمد بشمار میامدو هم علی و زید وقتی  آقا و خانم خانه را به روش جدید و نمازی جدید می بینند و پیغمبری محمد را می شنوند در روش جدید ازایشان تبعیت نموده باآنان همراهی نشان می دهند و تا علی بن ابیطالب  به رشد عقلی نرسد و در خود استقلالی نبیند و درراه دین جدید و ایمان خود عملا فداکاری هایی نشان ندهد و ایمان او دراندازه یک قیام دینی به حساب نیاید نمی توان رفتارش را بمانند یک تحول فکری و شخصیتی محسوب نمود و همچنان است زیدبن حادثه زیرا اگر چه زید به رشد عقلی رسیده بود اظهار تبعیتش روی سابقه علاقه و محبت به محمد است نه ایمانی که باخطراتی همراه باشد ولی البته چون تاریخ اسلام نشان داده هم علی (ع) و هم زیدین حارثه در راه ترویج اسلام فداکاریهای مهم و بزرگی نشان داده اند واقعاهردوشان نزدالله از مومنین حقیقی اند بخصوص علی (ع) که به همراه 9 نفر دیگر از صحابه  برجسته پس از شخص محمد(ص) محترم ترین نفرات مسلمانان بوده و بدون هیچ چون وچرایی در قران مورد مژده و بشارت عالیترین مقام در بهشت هستند که نام این ده نفر باعنوان عشره مبشره معروف است و طبق شواهد تاریخی آنان در قدرت ایمان و سطح تربیتهای قرانی و تدبیرحکومتی ازتمام مسلمانان مهاجر و انصار برترند و براساس دستورات قران بایستی مورد احترام همه ی مسلمانان باشند و همه تربیت شدگان حقیقی قران برای ایشان از الله تعالی علو درجات و مغفرت الهی مسئلت داشته باشند و اسامی ایشان به ترتیب اهمیت تاریخی عبادتند از : ابوبکر عمر سالم غلام حذیفه ابو عبیده جراح  - عثمان  - عبدالرحمن عوف  - علی ابن ابیطالب سعد وقاص  -  طلحه و زبیر .

انتشار اینکه محمد دیوانه شده

پیامبراسلام که فکرش کاملا از وضع خانه اش راحت بود با کمال رشادت بتبلیغ مردم مکه می پرداخت و همه را به معنای آیات سوره الحمد فرا می خواند و آنچه را بروی گذشته بود برای این و آن شرح می داد  و آنان را بقبول چنین  عقایدی دعوت می کرد و در همان روزهای اول کوششهای محمد باعث شد مردم مکه سخت به  هیجان فکری دچار شوند  منطق قوی که درآیات نازل شده به چشم میخورد هر شخص فهمیده ای را دچار حیرت می کرد ولی متاسفانه تماما برخلاف عقاید توده مردم مکه بود و بانفوذان قوم نیز می دیدند که رواج این افکار به نفوذهای آنان لطمه می زند و مانعی جدی برادامه دکانهای مذهبی ایشان و سوء استفاده های شان از مردم مکه است و چون نزد دنیاخواهان عاقل کسی است که در هر محیطی همرنگ جماعت باشد تابه اندازه زرنگی اش از نادانی مردم استفاده ها کند و روش محمد خلاف جریان آب بود که ناراحتی افکار مردم را در پی داشت  انتشار دادند محمد دیوانه شده و این میرساند مبارزات محمد با موهومات مذهبی و بخطر افتادن منافع اقلیت قدرتمند فریبکاران دینی و اجتماعی که دانستند نمی توانند ازطریق شوراندن و تحریک عوام موهوم گو اورا از میدان بدر کنند و محمد همچنان به مبارزه خود ادامه می دهد می خواهند از طریق بی اثر کردن سخنان وی  به این عنوان که دیوانه شده است محمد را در موضع انفعال قرار دهند.

دومین مومن بسیار با ارزش پس از آنکه پیامبراسلام مامور شد داستان پیغمبریش را در محل اجتماع مردم مکه اعلام کند و تهدیدات و ممانعت ابوالحکم (ابوجهل) نگذاشت تا محمد بتواند بیشتر با مردم بگفتگو پردازد و مجبور به ترک محل گردیداین حادثه در شهر کوچک مکه میان حاضران و غایبان دهان به دهان منتشر گردید تا اینکه بگوش مردی رسید که ابوبکر نام داشت و چون ابوبکر مردی کنجکاو و بی غرض بود با شنیدن مطالبی که مردم به دهان میاوردند تصمیم می کیرد خود نزد محمد رفته و واقعیت را از او بشنود و چون محمد را می یابد در باره سخنان مردم از او سئوال کرده و محمد نیز توضیحات لازم را می دهد و ابوبکر پس از دقت در سخنان محمد متوجه می شود مطالب  سوره الحمد و حوادثی که بر محمد گذشته غیر از آنکه کلام الهی باشد و حتما محمداز جانب الله به پیغمبری فرستاده شده چیز دیگری نیست بنابراین اعلام می کند که نبوت محمد را پذیرفته و خود نیز سخت به تبلیغ آن می پردازد.

واکنش تبلیغات محمد (ص) درمیان بزرگان مکه در سوم سوره نازل شده بر محمد(ص) که سوره قلم است  معلوم میشود بزرگان مکه و در راس آنان قریش که میان مردم انتشارداده اند محمد مجنون است با اینحال روی کوششهای محمد افرادی مانند ابوبکر که چهره ی شناخته شده ای است میان قبایل و بزرگان آنان و دوستانی کم و بیش مانند خود سرشناس دارد و عمدتا به علت تبلیغات ابوبکر به سخنان محمد متمایل شده اند عده ای از این متنفذان مکه و قریش دور از چشم و اطلاع مردم و دیگر قدرتمندان مکه با این هدف  که ممکن است با تطمیع محمد بتوانند در رقابتهای ریاستی به نفوذ و قدرت خویش بیافزایند به خانه محمد  و نزد او رفته تا به وی تفهیم کنند که اگر محمد حاضر باشد در روش خود با ملایمت بیشتر عمل کند که بتوان بواسطه آن جمع بیشتری از مردم رابسوی خود جلب نماید حاضرند ریاست و آقایی او را بپذیرند و با ثروت و قدرتهای خود و نفوذ قبیله ای که دارند هر گونه کمکی  را بخواهد بکنند زیرا راه رسیدن به نفوذ و قدرت میان مردم این نیست که برخلاف اجتماع و عقایدشان حرکت کند و اکثریت مردم را علیه خویش بشوراند وگرنه  محمد باید منتظر باشد تا مکه محمد را دیوانه بخواند و از جامعه طرد کند و حتی او را بکشند .

مسلم است که هر مصلحی اگر پیغمبری الهی نباشد از این پیشنهاد حداکثر بهره برداری را کرده و تصدیق می کند بهتر آن است که تند نرود وبه ملایمت با مردم سخن بگوید و ابتدا با سازش و نرم زبانی مردمی را که حاضرند مال و طرفداران خودرا دراین راه بکاربندند دورهم جمع کند و وقتی ازقدرت کافی برخوردارشد آسان است باقدرت قهریه خود عقاید مردم را یکباره دگرگون سازد از آیات سوره قلم پیداست این نصایح کنندگان که روی رقابتهای قبیله ای و طایفه ای تعدادی از بزرگان مکه بودند که تصورمی  کردند میتوانند بافریب  محمد ازاو برای بیشتر کردن نفوذشان استفاده کنند و محمد(ص) نیز روی حساب سیاست بشری خود حس می کرد شاید این راه برای رسیدن بمقصود خدا و ازبین بردن عقاید باطل مشرکان مکه نزدیکتر باشد تمایلی به موافقت بااین پیشنهاد و درخواست آنان بوجود آمده که آیات زیر از الله به اونازل شده و پیغمبراسلام را سخت از آن برحذر میدارد و به محمد گوشزد می کند که راه خدا غیر از سیاست بازی و زود به مقصود رسیدن است و مومن شدن به حقایق از طریق دنیاخواهی و قدرت و فریبهای دنیایی نمی باشد وراه خدا راهی است مشکل که فقط آنانی که واقعا می خواهند خوب باشند و نزد الله سرافراز شوند برای دیگران میسر نیست زیرا این مجموعه  ی تربیتی میباشد که نتیجه اصلی و نهایی آن پس از مرگ و درآخرت معلوم میشود و مقصود اساسی آن منحصرا دنیا نیست و این توصیه کنندگان که به نزدت آمده اند افرادی بیرحم و فریبکار و دنیاخواه هستند که به تو میگویند پس مبادا غیر از دستورات الله  از کسی پیروی کنی  و مبادا مانند یونس پیامبر که ازسختی های پیامبری ناراحت شد و بی حوصله گی نمود ( ودچار عذابی از جانب الله شد) تو نیز دچار عذاب الهی خواهی شد .  آیه 52 از سوره حج نیز اشاره به این تمایل محمد(ص) و جلوگیری آن بوسیله آیات مذکور است  ---  و صبورباش و ناراحت  نباش و بدان که در آینده کارتوبه جایی می رسد که هم مخالفین فعلی نبوت تو اعتراف می کنند خودشان دیوانه بودند که با راه عالی تو مخالفت می کردند وتاریخ در آینده اعلام خواهد کرد روش دینی تو بسیار عالی و بزرگ است .... ادامه دارد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۴/۳۱
دکتر صادق تقوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی