منشور نور

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

در مطالب قبل گفتیم سروش به مانند تمام معاندین نبوت محمد (ص) چون علی دشتی و ولیدبن مغیره محمد را مفتری و دروغگو می داند منتهی تفاوت سروش با همه دشمنان قرآن دراین است که به تعبیر وی محمد توانست طی بیست و سه سال جمیع مخالفین دانا و متفکریمانند ابوالحکم و ولیدبن مغیره و ابوسفیان را که چه از نظر درک و فهم و چه ازلحاظ سیاسی و اجتماعی اشخاص بزرگ مکه محسوب می شدند تحمیق نماید چنان که تا روزی که زنده بود اورا نه به عنوان یک شیاد بلکه پس از پیروزی نظامی سیاسی برایشان از خود در افکار عامه چهره ی یک مصلح بزرگ دینی ماندگار بدانند و حتی در متاخرین نقابی که سروش برای او ترسیم نموده از وی برداشته نشده اورا از نوابغ بشری محسوب نمایند و حال اینک به فضل هوش سرشار سروش پرده از چهره محمد بکناری رفته و معلوم شده است با خواب هایی که خود آنان را تاویل کرده بزرگترین مفتری و کذاب تاریخ بشری است !! خزعبلات سروش را می توان به دو دسته عمده تقسیم نمود : بخشی که در برنامه پرگار و در میزگردی که فرزند مرحوم مهندس مهدی بازرگان نیز حضور داشت و بخش دیگر آن پس از سخنانی که آقای عیدالعلی بازرگان به دفاع ضعیفی از نبوت محمد (ص) – قرآن  --  پرداخت و این سخنان به سروش خوش نیامد خاصه آنکه آقای عبدالعلی بازرگان در فیسبوگ خود به سروش گوشزد نمود که میان دوستی و حقیقت نباید حقیقت را فدا نمود و به مواردی اشاره نمود که خشم سروش را یزانگیخت و وی در پاسخ به آقای عبدالعلی بازرگان هرآنچه در دل داشت را عیان نمود ه  مواردی از اتهامات و افتراء ات را بر محکومیت محمد و بی اعتباری نبوت  او قرآن مجید افزود تا پاسخی باشد بر سخنان عبدالعلی بازرگان .

اگر چه آقای اکبرگنجی در پاسخ به هجویات جدید سروش  در فیسبوگ خود به مواردی اشارت نموده که برای علاقمندان خواندن آن خالی از لطف نیست لکن همان گونه که در مقدمه نقد سخنان سروش گفتیم  وی بدون توجه به نحوه مطالعه قرآن چه از نظر زبان و قواعد دستوری ادبیات عرب و چه از لحاظ قواعد بررسی تفسیری قرآن که ما آنها را بصورت مفصل در چهارده قاعده ترجمه و تفسیرصحیح  قرآن که شادروان دکتر صادق تقوی پیشنهاد داده است هرآنچه به ذهنش رسیده را به عنوان کشف مشعشع برزبان و قلم آورده براثبات آن کوششها نموده است لذا در این بخش به بررسی و نقد همه آن خواهیم پرداخت . نخستین نکته درنحوه استناد سروش به روایات  این است که سروش در عمل براین باور است که  روایات جملگی قابل اعتمادند ! و لذا مورد استناد می باشند زیرا هرجا که آنان را به نفع بافته های خود میبیند راست و دروغ را مخلوط کرده و اساسا بیمی هم ندارد که روایات کذب را استشهاد گفته هایش بگیرد و این خود نشان می دهد که سروش روش اخباریون را در میان فرقه های ایجادشده در قرن دوم و سوم هجری  مورد قبول و باور دارد. دوم کم سوادی ( بلکه صحیح بیسوادی ) سروش در ادبیات مرسوم عرب در استعمال افعال دستوری زبان آن است که مهمترین چارچوبی است که سروش بر پایه آن آیات قرآن را که در باره حوادث قیامت و رستاخیز مردگان است  دستمایه داستان رویای بیست و سه ساله خود قرار داده که به آن نیز خواهیم پرداخت سوم درموضوع وحی سروش با چشم پوشی از حقایق موجود در آیات قرآن که در این باره سخن گفته است  ( حدود هشتاد آیه) چون با سوء نظر در همه جا میخواهد نظراتش را پیش ببرد نخواسته براین حقیقت گردن گذارد که براساس آیات سوره الحمد موضوع وحی نباء العظیمی است که در صدها آیه قرآن به تفصیل گزارش شده است یعنی آن خبربسیار بزرگی که اساس و اصل نبوت تمام پیغمبران الهی در ادیان الهی است و درباره چگونگی آخرت و زندگی بعد از مرگ بشرهاست و این وحی با توجه به آیات سوره نباء واژه النبی که با الف و لام عهد در ده ها آیه می باشد یعنی آن اطلاع دهنده ای که آن اخبار صحیح و مفصل اوضاع پس از مرگ را از طریق وحی از الله بدست آورده و مامور رساندن آن به مردم است و این موضوع در آیه 45 از سوره انبیاء توضیح داده شده که وسیله خبررسانی فوق قرآن می باشد وخوب بود که سروش که خود را اهل تحقیق و خبره و کارشناس و اسلام شناس می داند یکبار هم شده متن قرآن رابا توجه به قواعد و اصول زبان عربی مطالعه و مرور میکرد تا چنین به هذیان گویی دچار نمی شد و می فهمید واژه وحی که درباره زنبور عسل یا مادر موسی (ع) و آیه 121 سوره انعام که درباره شیطنت های پیشوایان سوء مذهبی است در موارد فوق واژه وحی ارتباطی با موضوع وحی پیغمبران که تفصیل مطالب رستاخیز مردگان و قیامت است نداشته و ندارد و سروش نیز مانند دیگر دکان سازان و دروغ پردازان برای آنکه اصل نبوت پیغمبران را که نباء العظیم باشد انکار نماید مدعی  می شود که به محمد همان گونه که به زنبور عسل وحی شده وحی میگردد و براین اساس باب وحی برهمه کس و چیز همیشه مفتوح است تابتواند اثبات کند به مولوی ها ( که ایشان بوی ارادت خاصی دارد) و شیخ حلب ها ( که ایشان از مریدان وی بودند) و البته سروش ها!! همان گونه وحی می گردد که بر پیغمبر اسلام و حال اینکه در آیه 51 از سوره شوری وحی بر پیغمبران الهی به سه شکل منحصر شده که هر سه آن براساس سوره نباء شرح قیامت و رستاخیز مردگان است و نه داستان سرایی هایی که امثال مولوی و شیخ حلب و سروش به دنبال آن هستند و براساس تذکر قران به امثال فوق وحی الهامات شیطانی است و نه وحی رحمانی .

دراینجا برای آنکه خوانندگان محترم با مطالب فوق از نزدیک و بیشتر آشنا گردند به متن سوره نباء توجهشان را جلب می نماییم:

عم یتساء لون 1 عن النبا العظیم 2 الذی هم فیه مختلفون3 کلا سیعلمون4 ثم کلا سیعلمون5 الم نجعل الارض مهادا6 والجبال اوتادا7 و خلقناکم ازواجا8 و جعلنا نومکم سباتا9 و جعلنا الیل لباسا 10 و جعلنا النهارمعاشا11 و بنینا فوقکم سبعا شدادا12 و جعلنا سراجا وهاجا13 وانزلنا من المعصرات ماء ثجاجا14 لنخرج به حبا و نباتا 15 و جنات الفافا16 ان یوم الفصل کان میقاتا17 یوم ینفخ فی الصور فتاتون افواجا 18 و فتحت السماء فکانت ابوابا19 و سیرت الجبال فکانت سرابا20 ان جهنم کانت مرصادا21 للطاغین مابا22 لابثین فیها احقابا23 لایذوقون فیها بردا ولا شرابا 24 الاحمیما و غساقا25 جزاء و فاقا26 انهم کنوا لایرجون حسابا27 و کذبوا بایاتنا کذابا28 و کل شیء احصیناه کتابا 29  فذوقوا فلن نزیدکم الاعذابا 30 ان المتقین مفازا 31 حدائق و اعنابا 32 و کواعب اترابا33 و کاسا دهاقا34 لایسمعون فیها لغوا و لا کذابا 35 جزاء من ربک عطاء حسابا36 رب السموات و الارض و ما بینهما الرحمن لا یملکون منه خطابا37 یوم یقوم الروح و الملائکه صفا لا یتکلمون الامن اذن له الرحمن و قال صوابا 38 ذلک الیوم الحق فمن شاء اتخذالی ربه مابا39 انا انذرنا کم عذابا قریبا یوم ینظر المرء ما قدمت یداه و یقول الکافریا لیتنی کنت ترابا40

 ترجمه وتفسیر : از یکدیگر چه می پرسند ؟ 1 از آن خبربس بزرگ2 که درآن اختلاف دارند3 این اختلاف ها برایشان سودی ندارد4  وبزودی خواهند فهمید5 آیا زمین را مکانی برای سکونت ایشان نکردیم ؟ 6 آیا کوههارا برای ادامه قدرت ایشان قرار ندادیم؟7 (وجود کوهها که معادن و خاک کشاورزی و ایجاد بارشها و تنظیم بادها از اثرات آنها است باعث تقویت و ادامه زندگانی بشرهاست) ما بودیم  که شما انسان ها را مختلف آفریدیم ( از نظر عقیده و اشاره به تاثیر عوامل محیطی در این تنوع است)8 و خواب شمارابرای آرامش و استراحت قرارداد( لزوم شب برای آن ) 9 و شب را پوششی برای شما کردیم 10 و روز را تلاشی برای معاش 11 و بالای سر شما هفت آسمان محکم بنا کردیم 12 و در میان آنان چراغی روشن  و درخشان قراردادیم13 **  و از آسمان آبی فرود آوردیم 14 تا بوسیله آن دانه ها و گیاهانی که خوراک شما و دام های شما و دیگر موجودات است بروید15 و باغ هایی  با درختان درهم شده 16 ( وجود و خلقت همه آنها ) دلیل بزرگی است که وعده گاه ما و شما آن زمان جدایی است 17( یعنی اگر لازم نبود زندگی در آخرت بوجودآید چنین مقدمات طولانی برای ایجاد زندگی در زمین ومنظومه شمسی ضرورتی نداشت و در آخرت برخلاف دنیا که دوغ و دوشاب یکی است فسادکاران نتایج فسادشان را خواهند دید و نیکوکاران از بدکاران در یک زندگی متنعم جدا خواهند بود آن وعده گاه  از زمانی شروع می شود که در آن بلندگوی مهیب دمیده میشود وشما پس از متلاشی شدن زمین و زنده شدن در زمین آخرت دسته دسته بسوی مکان داوری ما خواهید آمد 18 وآسمان آن زمین را خواهید دید که برشما گشوده خواهد شد و دروازه هایی درآن است 19 وکوههای آن جا رابصورت شکل در سراب لرزان میبینید 20 در جای دیگر گفته شده مانند پشم زده شده است که نشان میدهد نوع صخره های آنجا مانند زمین فشرده و سخت نیست--  آری یقین بدانید دوزخ در کمین گنه کاران است 21 که بازگشتی است برای آن کفران کنندگان22 منظور بزرگان و متنفذان مکه است که دشمن نبوت محمد ندکه سالیانی بس دراز و طولانی در آن خواهند ماند 23 که درآن نه  راحتی و آسایشی است  ونه نوشیدنی 24 مگر آبی جوشان و چکیده ای متعفن25 که از چرک و پوست سوخته دوزخیان است و این پاداشی است مناسب برای فسادکاریهایشان26 زیرا ایشان امیدی به به بودن حساب  اعمالشان نداشتند 27 و بطرز ستمکارانه ای آن را تکذیب میکردند28 و حال اینکه ماهمه چیز را در نوشته ای بشمار آورده ایم 29 در خلقت اطلاعات هیچ گاه نابود نمی شود و این از کشفیات اخیردانش فیزیک است به آنان گفته می شود این عذابهارا بچشید و بدانید جز عذاب چیزی برشما نخواهیم افزود 30 یعنی امیدی بر ترحم و بخشش نیست و به یقین برای آن نیکوکاران پرهیزکار ان زمان رستگاری و سعادت حقیقی است 31 باغ هایی و انگورستان هایی 32 با دخترانی نار پستان همسال 33 و جامی از شرابی پر لذت 34  در آن نه بیهوده ای میشنوند و نه دروغی 35 پاداشی از کسی که تورا به پیغمبری گرفته و بخششی از روی حساب 36 پروردگار تو آن صاحب اختیار دینی است که اختیار آسمانها و زمین و میان آن دو را دارد واو بخشنده تمام خلقت به انسانهاست و کسی اختیار چون وجرا بااو ندارد 37 و درآن زمان آن ملک ها در اطراف الله صف کشیده اند به مقالات زمین آخرت در آرشیو منشورنور بلاگفا رجوع شود38 آن زمان موعود که مورد اختلاف کفران کنندگان است چنین شرح و بسطی دارد پس هر کس خواسن می تواند بسوی پروردگارش بازگشتی خوب یا بد داشته باشد 39 زیرا زندگی دنیایی بشرها کنکوری است که نتایج آن را در آخرت خواهند دید و در آن زمان کفران کنندگان این مطالب خواهند گفت ای کاش من همیشه خاک بودم زیرا پیشتر به ایشان خطرات چنین روزی را گوشزد کرده بودیم  .

..... ادامه دارد.

.

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۵/۱۴
دکتر صادق تقوی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی