منشور نور

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

قطع وحی بر محمد(ص)  --   ازمتن دو سوره الضحی و  النشراج --  سوره های 11 و 12  --  چنین میتوان فهمید که بعد از نزول ده سوره فوق که حدودا در سال اول بعثت همگی نازل گردیدند ادامه نزول وحی مدتی متوقف شد و دیگر سخنی از عالم غیب برمحمد (ص) نمی رسید در وهله اول شخص محمد بشدت از این قطع رابطه ناراحت بود و دلیل آن رانمی دانست مومنان اولیه اندک محمد (ص) نیز نگران و ناراحت بودند در خود پیغمبراسلام نیز روی القاء مخالفین و منکرین نبوتش ( که اینک بسیار شادمان بودند) و محمد را جن زده و خیالاتی معرفی میکردند و این طور شایع میکردند که محمد هر آنچه میشنود وهم و گمانی بیش نبوده با قطع وحی گفتند پروردگارت برتو غضب کرده و تو را رها کرده است قلب محمد از چنین سخنانی سخت بدرد آمده فشرده میشد و این قطع وحی را شاید دلیلی بر بی اصل بودن ادعایش می پنداشت طرفداران او نیز دربرابر این سخنان سکوت کامل نموده سرخورده و منفعل و سرگردان مانده بودند . روایات در ایام قطع وحی متشتت و مختلف است و از دوازده روز تا بیش از یکماه گفته اند مسلم این است با توجه به تعداد آیات ده سوره قبل و ابتدای شروع وحی میان زمان وحی دو سوره که از چند روز تا چند هفته را شامل می شد مدت قطع وحی خیلی بیشتر از طولانی ترین مدت بوده است و شاید بتوان پنجاه یا شصت روز را پذیرفت . ازمتن آیات سوره یازدهم --  الضحی پیداست که پیامبر اسلام دراین مدت باپروردگار خویش سخت به راز و نیاز می پرداخت که ای خالق من که مرا به پیغمبری مامورم کردی برای چه ترکم کردی و مرا کناری زدی ؟ و قطع رابطه ام کردی ! مگر برمن غضب کرده ای که چنین کرده ای ؟  و . .. . . که پس از مدتی که از وحی خبری نیود ناگهان عامل وحی براو نازل شد و چنین گفت :

# به شهادت زمان پس از ابتدای روز( که نباید تصور گردد همیشه روز است)1 وبهمان دلیل که شب چون فرا رسد ( مدتی ادامه میابد)2 پرورنده تو نه تو را رها کرده و نه برتوخشم گرفته 3 ( یعنی همانطور که همیشه روز نیست ولی کسی که خبر از آمدن شب نداردتصور می کند همیشه روز خواهد بود همینطور نباید همیشه به تو وحی شود و روی مصالحی که پروردگارت میداندو لازم باشد برتو وحی نماید و تونباید از قطع وحی تصورات باطل کنی بلکه صبور باشی تا از پس هر تاریکی که برایت پیش میاید روشنی برایت خواهد بود ) و هر آینه برای تو آینده بهتر از گذشته خواهد بود 4 و پروردگارت بقدری به تو بخشش ها خواهد کرد که خشنود شوی 5 آیا تورا یتیم نیافت و مکانت داد؟ 6 و تورا گمراه دید و راهنمایی ات کرد 7 و محتاج ات دید و توانگرت نمود ؟8 پس تو نیز نباید به یتیم درشتی کنی 10 و فقیررا مبادا از خود برانی 11و همیشه نعمت های پرورنده ات رابیاد آور12 #

از آیات بالا پیداست پیغمبراسلام که یتیم بزرگ شده بود در جوانی خود را از داشتن یک آینده خوب محروم میدید تا آنکه در سن 25 سالگی خدیجه که زنی مرفه و ثروتمند بود ابتدا برای امر تجارت خویش محمد را که فردی امین و درستکار بود برای پیشکاری در سوداگری تجاریش قرارداد و پس از مدتی کوتاه وقتی شیفته وجنات و انسانیت و درستکاری محمد می گردد خواهان همسری وی می شود و به این ترتیب الله تعالی محمد را از ناامیدی و محرومیت بیرون میاورد و زمینه آینده عالی و درخشانی را فراهم میسازد و با توجه به آیات 47 سوره عنکبوت و 50 شوری اعلام شده محمد (ص) قبل از اینکه توسط وحی الله هدایت شود نه می دانست کفر چیست و نه از ایمان مطلع بود و نه خط و سواد داشت و نه از کتب آسمانی کوچکترین خبری داشت و تا سن چهل سالگی خبری از پیغمبریش نبود و مردی بود که در کارهای مذهبی مردم محیط شراکت و همرایی نداشت و مخالفتی هم با آنان ابراز نمی کرد و فکر و کاری غیر از زندگی با زن و فرزندانش نداشت که ناگهان مورد وحی الله قرار گرفت و ناچار دست از زندگی و آرامشی که داشت برداشته و با هرزحمتی که بود پیغام های الله رابه مردم یرساند. بانزول سوره فوق پیامبراسلام و مسلمانان بسیار خوشحال شدند و از آیات سوره بعد --  انشراح معلوم است که در این مدت قطع وحی هم محمد و هم مسلمانان اولیه کمتر به تبلیغ دین به دیگران پرداختند و به دلیل سرزنش و تمسخر و تبلیغات مخالفین کمتر به تماس با ایشان مبادرت میکردند و سستی نشان داده بودند لذا الله تعالی هم فرستاده اش را به تبلیغات گسترده فراخواند .

سودمندی قطع موقتی وحی برمحمد (ص) ---   قطع موقتی وحی بر پیغمبراسلام از چند نظر سودمند و با اهمیت است نخست اینکه این فایده را داشت که معلوم کرد محمد یقینا پیغمبری از جانب الله تعالی است و سوره های قرآن ساخته فکر و نظر محمد نیست وگرنه در مدت زمان قطع وحی چیزی از خود می ساخت و دچار این همه فشار برخود و طرفدارانش و بدگویی ها و بد گمانی ها نمی شد. و این موضوع خصوصا الان که دشمنان ریز و درشت نبوت محمد که متن قرآن را ساخته ذهن انسانی محمد انتشار می دهند بخوبی بر هر فرد غیر مغرض اثبات حقیقت فوق است . و قطع وحی برمحمد از آن روی است تاهم بر طرفداران نبوت محمد و هم بر مخالفین ثابت کند او ماموری بیش از سوی الله نبوده و اختیار مطالبی که بر وی نازل میشده بدست او نیست. دوم اینکه با قطع موقتی وحی که مخالفین بنای بدگویی از محمد را گذاشته و به شکل بیسابقه ای او را مورد حملات خود قراردادند و او را دروغگو و منحرف و جن زده معرفی و تبلیغ نمودند بیش از پیش زمینه شهرت و آوازه محمد را فراهم ساختند.

نزول سوره دوازدهم سوره انشراح برمحمد (ص) --   انشراح به معنای باز شدن یا باز کردن سینه از گرانباری و تنگی است و کنایه از یرداشتن سنگینی و غم از فرد و دراینجا منظور برطرف شدن غم و غصه شخص محمد (ص) از قطع وحی است .

همانطور که گفتیم پس از مدت کمی بعد نزول سوره یازدهم الضحی که دوباره وحی بر پیغمبر اسلام شروع شد زمان کوتاهی نمی گذرد که که سوره انشراح برمحمد (ص) نازل گردید و در آن متذکر شده که حال که دیدی بوسیله تجدید وحی دل تنگی ات برطرف شد و آن بارسنگین که در اثر قطع وحی برایت بر پشتت حس میکردی توسط الله برداشته شد یقین بدان اگر درراه ابلاغ رسالت دچار سختی هایی بشوی موقتی است و چنین سختی هایی باعث می شود کارت آسان تر شود پس در تبلیغ رسالت سستی نکن و اگر از کار پر زحمت تبلیغ راحت شدی خود رابه رنج دیگری در این راه مشغول کن .

(همانطور که در متن آیه دیده می شود دلتنگی پیامبراسلام از قطع وحی و احساس سنگینی که از قطع وحی حس میکرد و نمی دانست به تبلیغ رسالت خود ادامه دهد یا زمان پیامبریش به پایان رسیده بانزول این سوره از بلاتکلیفی درآمده و به ادامه وظیفه اش می پردازد و مخالفین او که بواسطه فوق بهانه ای بر علیه محمد یافته بودند با بد گویی هایی که نمودند ( برخلاف خواسته شان ) نام محمد را  بیش از پیش بردهان ها انداخته  و بدین ترتیب آوازه محمد در سراسر جزیره العرب بلند  شده منتشر گردید. ادامه آیه .. و بسوی پرورنده ات بیشتر مایل شو ( یعنی خودت را بیشتر به الله سپار و براو توکل کن ) . . . . ادامه دارد . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۲
دکتر صادق تقوی

در ادبیات الهی و تعالیم ادیان حق تقیه حرام است --  متاسفانه روی نفوذهای دشمنان اسلام در قرون اولیه و خصوصا یهودیان میان مسلمانان چنین شایع نمودند که در دین اسلام تقیه یک توصیه جایز الهی است واصلی شرعی قلمداد کرده اند و برخی عالم نماها ی ترسو حتی انتشار داده اند که تقیه بررهبران بزرگ دینی واجب است و نتایج پذیرش این دروغ چنین شده که ترس از حقگویی میان مسلمانان جامعه اسلامی را دچار نفاق و هزاران انحرافات و گرفتار موهومات کرده و از طرفی دیگر دشمنان اسلام و زورگویان و بانفوذان مربوط به استعمار رابرمسلمین مسلط نموده و  حال اینکه در ده ها آیه از قران برعلیه چنین باور و عقیده متذکر شده که نمونه هایی از ایات را برای خوانندگان  میاوریم :

سوره والعصر --  زمانه  شاهد است که تمام انسانها در زیانکاری هستند مگر کسانی که به دین الله ایمان اوردند و کارهای نیک مقرره در ان را عمل کردند و به حق توصیه نمودند ( امر به معروف و نهی از منکر ) و همه را به تحمل سختی ها و صبر توصیه کردند سختی های تبلیغ دین حق و صبر بر مخالفتهایی که علیه ان می بینند ---

ایه 39 سوره احزاب  --- کسانی که دستورات و پیغام های الله را به مردمان تبلیغ می کنند و فقط از الله می ترسند و غیر از او که یگانه معبود است از کس دیگر نمی ترسند خوب می دانند که فقط حسابگری الله برایشان کافی است این حسابگری طبق دیگر ایات قران بشارت زندگی در بهشت پس از رستاخیز مردگان است و نیز امدادها و حمایتهای غیبی که در دنیا الله تعالی از ایشان بعمل می اورد.

ایات 2 و 3 سوره طلاق که به مسلمانان در مورد لزوم شهادت راست که خود نوعی امر به معروف است می فرماید مبادا از ترس اینکه به ایشان ضرری برسد شهادت کذب بدهند و در این باره فرموده هر کس فقط از الله بترسد الله برایش گشایشی پیش میاورد و ازجایی  که حساب نمی کند او را به روزی و خوشحالی  می رساند و هر کس به الله متکی باشد و الله را همه کاره خود بداند الله نیز کار او رابه مقصود می رساند و الله برای هرکس اندازه و حسابی قرار داده است .  --  منظور ایه قواعدی است که الله تعالی از آغاز بشریت مقرر نموده که سرانجام چه در دنیا و اخرت پیروزی و سعادت  از آن مطیعان کوشای الله است و ایشان هم باید به الله توکل کنند و هم به قوانین مادی اوکه هر چیزی راروی حسابی دقیق نهاده و این بمعنای آن است که در گفتن حق کاملا اطراف و جوانب کاررا سنجیده و جایی خود رابخطر میاندارند که دستور و رضای الله در آن باشد تا اگر هم ضرری دنیایی دراین راه به وی رسد خالق عالم پشتیبان او باشد و نتیجه  کار به فداکاریش بیارزد.

 تقیه توصیه شده توسط برخی مسلمانان از صفات منافقین است از انجایی که درزمان نبی مکرم در مدینه دورویا نی کوشش میکردند مسلمانان را از ضررهایی که ممکن است در راه تبلیغ اسلام به ایشان میرسد بترسانند و خود نیز نفع شخصی رابرحقیقت گویی ترجیح میدادند الله در آیه 58 سوره مائده فرموده انان راکه در دلهای خویش مرضی دارند میبینی در عین اظهار مسلمانی با دشمنان اسلام مربوط هستند و میگویند برای آن  چنین میکنیم که میترسیم حادثه بدی از ایشان یسوی مابرسد باید بدانند عاقبت به چیزی از الله دچار میشوند که از اینکار خود پشیمان خواهند شد.

ازمجموع مطالب بالا پیداست که هرگز نه رهبران حقیقی مسلمانان ترسو بوده اند و نه سزاوار بوده مردم را بترسیدن دیگران بخوانند و هیچ مسلمانی حق ندارد طرفدار تقیه باشند و منافع خود را بر منفعت و اصلاحات جامعه ترجیح دهند و اصولا زندگی دنیایی ما کنکوری است که نتیجه قطعی و پایدار انرا در آخرت خواهیم دید و مصلحان دینی مطابق کوششهای شان نمرات اطاعتی نزد الله خواهند داشت  

یک تذکر بزرگ به مسلمانان --  این تذکر بزرگ که شخصیت عالی یک مسلمان حقیقی را تعیین نموده در آیه 24 سوره توبه است که باید مصلحان حقیقی دینی همیشه آن را  در نظر داشته باشند: * ای پیامبر به مسلمانان بگو اگر شما پدر و پسر و برادر و زن و خویشان  و یا مال های جمع شده تان و یا کسب و کارتان را از ترس کساد شدن و یا محل زندگی تان که بدان دلخوش دارید ازالله و پیامبرش و کوششهایی که باید برای آن انجام دهید بیشتر دوست دارید منتظر فرمانی از الله باشید که سزاوار قومی سرکش است و الله چنین قومی را هرگز هدایت نخواهد کرد*

آیا تمام بدبختی هایی که امروزه گریبان مسلمانان دنیا بلکه همه مذهبیون را گرفته از عدم توجه و اطاعت ایشان به آیه فوق نیست؟ مسلمانان حقیقی مصلحان جامعه خویش اند --  برطبق راهنمایی های قرآن مسلمانان به دو گروه اصلی تقسیم میشوند : مسلمانان اسمی ( یا به اصطلاح شناسنامه ای) که فقط نام مسلمان را یدک می کشند ( آِیه 14 سوره حجرات) و مسلمانان حقیقی که تسلیم دستورات الله اند و به آن چه الله فرموده گردن مینهند ( آیات 124 و 136 سوره نساء) همیشه در تمام مکانها و زمانها  کم اند لذا در آیه 13 سوره سبا فرموده بندگان شکرگزار من  -- الله کم می باشند اما همین عده قلیل هر گاه به تبلیغ صحیح می پردازند و در این راه فداکاری نمایند می توانند گرگ های میش نمای مذاهب را به  افراد کنجکاوجامعه معرفی کنند و در نتیجه بر اساس مطالب قرآن حرکتی اصلاحی در عقاید و روش های دین منحرف شده جامعه ایجاد کنند ( به داستان اصحاب غار رقیم کهف در شماره بعد که خواهد آمد ملاحظه فرمایید)  مسلمان حقیقی که همان مصلح حقیقی براساس آیات قرآن اند کسانی هستند که :

1 میدانند حدود دستورات قرآن و سنت رسول الله چیست و در تبلیغات خویش غیر از متن قرآن و سنت و آنچه که بدیهی است چیزی دیگر را شاهد و دلیل اصلی مدعای خود نمیاورند.

2 در حدود راهنمایی های قرآن به سایر کتابهای ادیان الهی گذشته نیز آشنایی دارند و میدانند که این کتابها چگونه بوده اند و چه اندازه تحریف شده اند و چه مقدار از آنها قابل استفاده اند .

3 بر طبق آیه 18 سوره زمر سخنان دیگران را با دقت گوش داده و از سخن بهتر بدون آنکه به گوینده توجه کنند پند میگیرند و اگر کسی را در امور دینی و حقایق آن و تربیت ها و تعالیم قرآنی بالاتر  و یا بهتر از خود یافتند نسبت به او چون شاگردان از استاد تبعیت

کرده تا از اطلاعات وی استفاده کنند.( در تربیتهای دینی همیشه آموختن براساس استاد و شاگردی است و نه تقلید کورانه یعنی پرسش و پاسخ مستدل با اجازه به مخالفت و یا نقد عالمانه از سوی پرسش کننده)

4 -  در مقابل تعصبات جاهلانه و پایفشاری های متعصبانه جامعه گذشت دارند و آنان را سلام گویان بخوشی های جاهلانه شان وا می گذارند ( آیات 6 و 7 سوره کهف و 3 تا 9 سوره شعراء و 64 سوره فرقان) و میدانند که اکثرمردمان در همه ادیان الهی و همه زمانها و مکانها سخنان دینی را روی خیال و گمان های باطل و جاهلانه می گویند و لذا بر طبق آیات 126 تا 128 از سوره نحل بجای انتقام از کارهای ایشان از خطای آنان می گذرند هر چند قادر به تادیب شان باشند.

5 آنان کوشا هستند تا بیشتر وقت خود را برای علاقمندان کنجکاو و بیغرض که حقجو میباشند ودر قرآن پرهیزکار خوانده شده اند صرف کرده زیرا می دانند که فقط اینان هستند که سخن حق را پذیرا بوده و طبق آیات قرآن استعدادپرهیزکاری است که فرد را برای پذیرش حق آماده میکند و این استعداد به این معناست که حس خداترسی زمینه تمیز حق از باطل رابوجود میاورد زیرا پرهیز از باطل پرهیز از خطرات آینده انسان است هر چند دور به نظر آید و شرط عقل پرهیز از هر خطر دور و یا نزدیک است ( آیات اول سوره بقره و آیات آخرسوره اعلی و 18 تا 24 سوره فاطر )

 6 -  اصلاح طلب دینی از ناسزا گویی و فحاشی به منتقدین یا مخالفین عقاید شان دوری میجویند اگرچه در نقد و یا پاسخ به اباطیل و موهومات آنان بی ملاحظه و بدون توجه به محضورات عمل می کنند ( آیه 108 سوره انعام حتی ناسزاگویی به مقدسان بت پرستان را منع نموده است ) .

( در مقالات آتی مصادیق تاریخی از جریانات  اصلاح طلبی دینی که در قرآن یاد شده خواهد آمد .)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۵ ، ۲۲:۲۱
دکتر صادق تقوی

نشانه سوم و چهارم دو پیشگویی یکی در باره عدم امکان اتحاد سیاسی یهودیان تا قیامت اول و دومی حتم بودن اتحاد سیاسی ایشان در آغاز هزاره آخرالزمان قیامت اول

دو پیشگویی مهم فوق در دو جای قرآن مجید می باشد نخست آیه 64 در سوره مائده بشرح ذیل می باشد :  " و از معایب یهودیان یکی این است که گفتند الله دستش بسته است – یعنی تصور کردند الله دارای یک دست قدرت است که آن نیز همان قدرت اعمال طبیعی اوست که بصورت قوانین ثابت درخلقت نهاده است و بواسطه این قانونمندی الله قدرتش محدود بقوانین ثابتش  شده است و بدین ترتیب مجبور است طبق قوانین ثابته اش عمل کند و کاری بظاهر خلاف این سیستم نمی تواند انجام دهد – در حالیکه یهودیان باید بدانند بواسطه همین سخنانی که از قدیم گفتند مورد غضب الله قرار گرفتند و لذا می بینند با اینکه خودشان دستهای قدرت فراوانی دارند دستشان بوسیله دست دیگر الله بسته شده است  --  منظور اقداماتی است که آنان در طول تاریخ شان از بعد سرگردانی ناشی از ویرانی اورشلیم توسط رومیان تا زمان پیغمبر اسلام داشتند وروی قدرتی از الله  بصورت  یک قوم آواره و فاقد قدرت سیاسی در ایجاد یک سرزمین با حکومت و حاکمیت قومی بودند و برای اطلاع بیشتر به مقالات آتی ما تحت عنوان « تاریخ و سرگذشت یهود از آغاز تا کنون  بخش اول از آغاز تا اسارت »  در همین وبلاگ مراجعه شود و باید دانست در میان یهودیان در زمان ظهور عیسی مسیح علمای صادوقی که بر مجلس یهودیان – سنهدرین – حاکمیت و سلطه داشتند غیر از اسفار پنجگانه { تورات مکتوب } را باور نداشته و دیگر آثار عبرانیان را که شامل مجموعه هایی تحت عنوان تلمود و میشنا و غیره باشد مورد تایید ایشان نبود که  از جمله موضوع قیامت و نبوت پیامبران باشد را انکار می نمودند و در مقابل ایشان گروه دیگری از علمای یهود بودند که به فریسیان معروف بودند که در سنهدرین اقلیت را تشکیل می دادند و به روایات { تلمود/ تورات شفاهی} باور داشتند و اعتقاد به قیامت و رستاخیز مردگان را اصول انکارناپذیر و لاینفک آیین یهود  می دانستند صادوقیان که به نبوت های آینده باوری نداشتند بزرگترین مخالفین نبوت عیسی (ع) محسوب می شدند اینان در دوران آوارگی قوم یهود بعلت دنیا خواهی شان همیشه طرفدار قدرت های مسلط مانند رومیان بودند و همانهایی می باشند که در قرآن از ایشان با مفهوم بوزینگان در مقابل خارجی هایی که بر یهود مسلط و حاکمیت یافته بودند یاد شده است زیرا روی دنیا خواهی مقلد کامل عقاید دنیایی رومیان بوده با فریسیان که بنوعی بنیادگرا میتوان نامید در تعارض بودند و  مورد حمایت استعمار روم بودند و امروزه نیز که قوم یهود از آوارگی و دربدری نجات یافته تفکر فوق که میراث صادوقیان باشد بازهم رهبری و حاکمیت سیاسی و اجتماعی دولت کنونی اسرائیل را دراختیار دارد و در میان شخصیت های برجسته یهودی که تحت تاثیر افکار صادوقیان هستند می توان از اسپینوزا فیلسوف شهیر و انشتین دانشمند معاصر جهان نام برد. که غیر از قوانین طبیعی که نتیجه آن جز جبر بر تشکیلات خلقت نیست باور نداشتند و انشتین بر همین اساس نیز تا پایان عمر مخالف اصل عدم قطعیت هایزنبرگ در موضوع مکانیک کوانتوم بود و کوشش های او بر رد نظریه هایزنبرگ تا پایان عمرش ناکام ماند. و حال اینکه در قرآن مجید اصل عدم قطعیت با آیه فوق مورد تاکید قرار گرفته یعنی وجود دست دوم قدرتی الله تعالی یرای کنترل دست راست او که قوانین طبیعت باشد تا به دانشمندان اعلام کند عملکرد آفریدگار همان طبیعت کائنات است که ماده المواد حکیم جهانی است و بشرها نباید بمانند صادوقیان تصور کنند قوانین جاری و ساری طبیعت غیر قابل تغییرند و همه چیز از روز ازل بصورت یک برنامه از پیش تعیین شده و جبری حوادث و وقایع را رقم میزند – و این می رساند که الله دو دست قدرت دارد و هر دو باز می باشند و به این ترتیب الله هر طور که بخواهد از خود قدرتنمایی می کند و از معایب اکثرایشان این است که بجای اطاعت کردن از آیاتی که برتو محمد نازل شده باعث افزونی کفرشان و طغیانشان می شود لذا میان ایشان تا روز قیامت دشمنی و کینه افکندیم و هر زمان آتشی برای جنگ و فتنه گری افروختند الله آن را فرو نشانده و ایشان همیشه در زمین برای فساد می کوشند و الله چنین فسادکارانی را دوست ندارد . --  باید دانست کلمه یوم در قرآن فقط به معنای 24 ساعت شبانه روز نبوده به معنای زمان است و خصوصا در ترجمه آن باید به الف و لام آن نیز توجه نمود—

در خصوص آیات بالا که در سوره مائده می باشد باید دانست این سوره که آخرین سوره نازل شده برمحمد (ص)در پایان سال دهم هجری در مدینه است و بصورت یکباره و کامل بعد از حجه الوداع در خارج از شهر مکه حین بازگشت پیامبراسلام به مدینه نازل گردیده به علت حمایتهای یهودیان مدینه از تحرکات مکیان و قریش برضد مسلمانان و نبوت محمد( ص ) بصورت بسیار لحن تندی می باشد که در تاریخ نبوت محمد(ص) دراین وبلاگ در بخش جامعه شناسی مدینه خوانندگان محترم ملاحظه خواهند نمود.

از زمان نزول این آیه تا سال 1917 میلادی که سالهای سرگردانی و بی وطنی یهودیان باشد می بینیم مشروعیت اتحاد سیاسی ایشان به اسم صهیونیسم اول بار توسط صدراعظم بریتانیا مورد تاکید قرار گرفت تا اینکه بعد از وقایع دو جنگ جهانی و خصوصا جنگ دوم و موضوع اردوگاههای نازیسم سرانجام با کوشش های بزرگان سیاسی صهیونیسم و علیرغم مخالفتهای پیشوایان دینی یهود در بازگشت به سرزمین های فلسطینی و حمایتهای دول قدرتمند پیروز در نابودی نازیسم سرانچام توانستند بر پراکندگی قوم یهود خاتمه داده در سال 1948 میلادی رسما کشور اسرائیل را ایجاد کنند و بتواند دولت / ملت سرزمینی خود را بمانند زمان داوود و سلیمان در اراضی فلسطین بگسترانند و این یکی از پیشگویی های بزرگ نبوت محمد ( ص) قرآن است که متاسفانه مانند بسیاری از پیشگویی های دیگر مورد کم توجهی مفسرین قرآن قرار گرفته است .

چرا با وجود چنین صراحتی در نص قرآن مفسرین از درک آن عاجز مانده اند ؟  در پاسخ باید گفت زیرا مفسران بدون توجه کامل به آیات قران که در باره رستاخیز مردگان و قیامت است متوجه نشده اند که پروسه عظیم قیامت در سوره تکویر و سوره های دیگر قران و از جمله سوره زمر دو دوره است که دوره اول آن به آخرالزمان معروف است و در دنیا اتفاق می افتد و مقدمه ای است برای رستاخیز مردگان در زمین بس بزرگی در منظومه دیگر ( منظومه آخرتی) و علت نامگذاری آن به قیامت چنین است که همه مقدمات رستاخیز عظیم در این دوران اتفاق خواهد افتاد و از جمله توسعه سریع و چشمگیر علوم و دانش ها در تمامی ابعاد و از جمله افزایش آگاهی های بشری توده های مردم تحت ستم استعمار گران که منجر به قیام های استقلال طلبانه و عدالتخواهانه می گردد و همه اینها نیز پس از دو جنگ بزرگ عالمگیر و خصوصا جنگ دوم که مورد پیشگویی قران نیز بوده است و همه اتفاقات مورد تذکر با تقدم و تاخر چند ساله در این بکصد سال آغاز قرن بیستم یعنی 1900 میلادی میباشد.(  حکومت ملی چین و بقول قرآن پایان سیطره یاجوج و ماجوج / حکومت بی اختیاران مذهبی یا همان کمونیسم که تقریبا هم زمانند و سپس با فاصله بیشتر زمانی تشکیل حکومت یهودیان و کمی بعد اتحاد مسیحیان بصورت دولتهای غیر خصم و همزمان گسترش علوم و کوشش دانشمندان بصورت اختراعات و اکتشافات مختلف وبین این ها مبارزات استقلال خواهان ملل تحت ستم همه همه نشانگر شروع این دوران خطیر است)

آیه دوم در این زمینه آیه 167 سوره اعراف بشرح ذیل است :

و ای محمد هنگامی رابیاد ایشان آور که پروردگارت اعلام کرد برقوم موسی تاروز قیامت کسانی را برمی انگیزانم تا به ایشان آن عذاب را بچشاند --- شرح و زمان و چگونگی این غذاب توسط انبیائی از بنی اسرائیل به ایشان ابلاغ شده بود ازجمله اشعیاء نبی و ارمیای نبی که ما درتاریخ یهود به آن خواهیم پرداخت – و این ها عقوبتی از پروردگارت است و اگر فساد نکنند پروردگارت آمرزنده ی مهربان است . اصل این اعلام در باب های 29 و 30 از سفر تثنیه در تورات است که در ان گفته شده هر زمانی که بنی اسرائیل بفساد بپردازند توسط بیگانگان به عذاب های کشتار و اسارت و دربدری دچار خواهند شد و همانطور که وعده داده ایم بزودی تاریخ یهود را با توجه به تورات و انجیل و دیگر کتب انبیای بنی اسرائیل به محوریت مطالب قرآن بانام سرگذشت یهود از آغاز تا اسارت در این وبلاگ برای علاقمندان خواهیم آورد –

قیام دین حق علیه خرافه های مذهبی یکی دیگر از ویژگی های این هزاره است ! براساس  مطالب موجود در قرآن و تورات و انجیل و دیگر کتب ادیان دینی حقایق ادیان الهی و خصوصا دین اسلام از طریق علاقمندان حقیقی شان به کنجکاوان عرضه خواهد شد و خصوصا  بخش های مربوط به آیات علمی قرآن توسط راسخان به قرآن در حرکتی اصلاح گرانه در اختیار دانشمندان دنیا قرارخواهد گرفت و ایشان را به حقیقت الهی بودن قرآن معترف خواهند ساخت تا متوجه بلند پایگی نبوت محمد  شوند و در این باره روایت صحیحی نیز ازحسین بن علی (ع) نقل شده که از پدرش نقل می کند سوره اخلاص --  الصمد – و پنج آیه اول سوره حدید برای مردمی از آخرالزمان نازل شده تا به شناخت بهتر الله نایل شوند.

مطالب مهمی که در کتاب دانیال نبی است و تاکنون مغفول مانده – در کتاب دانیال نبی در باب 12 مطلبی آمده که خوشبختانه در تحقیقات شاد روان دکتر صادق تقوی بدان توجه گردید و از آن کشف رمز شد بشرح ذیل:

* در زمان آخر در زمین تنگی بی سابقه ایی ( از لحاظ رزق و نفوس) بوجود میاید و علم افزوده میشود و پراکندگی قوت قوم مقدس – یهود – به انجام می رسد – تمام میگردد – و تا انتهای این امور که آخردنیا باشدزمانی و دو زمان و نصف زمان خواهد بود ( یعنی از زمان نبوت دانیال که در سال اول پادشاهی داریوش بزرگ بوده تا پیغمبری عیسی پانصد سال یا همان نصف زمان و از پیغمبری عیسی تا قیامت اول دو زمان یعنی دوهزارسال  و از شروع آخرالزمان تا رستاخیز مردگان هزار سال یا بقول دانیال زمانی خواهد بود بعبارت دیگر از زمان دانیال نبی تا رستاخیز مردگان سه هزارو پانصد سال فاصله است که از زمان دانیال تا نبوت عیسی پانصد سال و از زمان نبوت عیسی تا رستاخیز مردگان سه هزارسال فاصله است .*

یک توضیح لازم . از انجایی که در میان عبرانیان و مسلمانان تقویم گاهشماری براساس قمری است و حال اینکه در مسیحیت کنونی براصل گاهشماری خورشیدی است – مسیحیت کنونی براساس تعالیم مشرکانه پولس است وبخش بزرگی از مناسبت ها و اعیاد این دین تحت تاثیر آیین مهرپرستی آریایی های باستان است و از جمله گاهشماری خورشیدی است  – که  بزرگداشت مهر می باشد  انشالله تعالی در مقالات تاریخ سیر حکمت و فلسفه در جهان به این مطلب  خواهیم پرداخت تا علاقمندان از آن مطلع گردند--  و چون درتقویم قمری سال 354 روز می باشد لذا در تبدیل سال قمری به سال شمسی باید این نکته مورد توجه قرار گیرد ( نحوه محاسبه آن در حوادث پس از هجرت در تاریخ نبوت پیامبراسلام آمده است که در حال حاضر بخش هایی از آن در این وبلاگ در اختیار خوانندگان قرار دارد).

نیوتون دانشمند معروف انگلیسی نسبت به اعداد گفته شده در کتاب مقدس و از جمله دانیال یادداشتهایی دارد که نشان می دهد این فیزیکدان و ریاضی دان برجسته به رستاخیز مردگان اعتقاد داشته است !

 اخیرا در کشفی شگفت آور دست نوشته هایی از ایزاک نیوتون (که گویی مقدر بوده در این هزاره کشف گردد تا توجه دانشمندان به موضوع قیامت گفته شده در ادیان الهی معطوف شود ) بدست آمده که نشان میدهد این عالم برجسته بطور باور مندی به قیامت و رستاخیز مردگان محاسباتی را برای تعیین زمان هزاره آخرالزمان از کتاب دانیال نبی و دیگر کتب موجود دینی مسیحیت انجام داده بود اگر چه نتیجه بدست آمده او با یکی از نشانه های پیشگویی شده در قرآن ( تشکیل حکومت یهود و موجودیت کشوراسرائیل در این هزاره ) با مقداری تفاوت زمانی روبروست اما این موضوع از ارزش کار وی نمی کاهد شاید اگر نیوتون از مطالب قرآن دراین باره اطلاع داشت همجنین زمان حیات او به قرن نوزده و بیست نزدیکتر بود نتایج محاسباتی او نزدیک تر به آن چه ما نوشته ایم می بود برای اطلاع بیشتر به مقالات ما در آرشیو بلاگفا مراجعه شود . . . . ادامه دارد . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۱۷:۴۹
دکتر صادق تقوی

چهارم ---  تااواخر زمان خلافت عثمان مسلمانان هم در معنای آیات قرآن اختلاف نداشتند و هم بر مبنای چهارده قاعده ای که ذکر کردیم می دانستند که حدود سنت نبی اکرم (ص) چه بوده است زیرا طبق تاکیدات قرآنی و نیز تصریحی که در سنت مکتوبه محمد (ص) وجود داشته  خلفای راشد مانند زمان پیامبر گرامی اسلام مامورینی درهر شهر و قصبه داشتند تا مردم را درس قرآن و سنت آموزند و فهمیده های مردم را در تفهیم و تدریک قرآن و سنت فقیه و دانا تربیت کنند. و در اواخر زمان عثمان که بواسطه لشکرکشی های پیروزمندانه مسلمانان  دشمنان زخم خورده در لباس نو مسلمانان در سرزمین های وسیع و دورافتاده از مرکز اسلام آشوب هایی ایجاد کرده تا از نفوذهای بیشتر نهضت اسلام نسبت به رومی ها و ایرانی ها و مصری ها و مسیحیان و یهودیان و دیگر حکام جلوگیری نمایند و لازم به ذکر است نقش عمربن عبدالعزیز در پیدایش و رشد اختلافات مذهبی در قلمرو اسلامی بسیار پررنگ و برجسته است و متاسفانه روی تلقینات دشمنان اسلام همیشه کوشیده اند تا افرادی را که موجبات بدبختی هایی در میان مسلمانان بوده اند و یا زمینه های تضعیف اسلام را فراهم کرده اند ستودنی معرفی نموده و افرادی را که درتحکیم و توسعه نفوذهای حکومتی مسلمانان و یا شکست دشمنان و توطئه گران و اغتشاش کنند گان نقش بزرگی داشته درتاریخ های مورد نظر استعماری همیشه بدنام و خونریز و منحرف از دین و انسانیت معرفی شده و شورشیان و مروجان خشونت و اختلاف اندازان و حامیان ایشان را همه جا مورد تمجید و تعریف و خدوم به مردم تبلیغ کنند .

موضوع امر به معروف و نهی از منکر در اصلاحات دینی --   امر به معروف و نهی از منکر جزئی است از تبلیغ دین و تبلیغ دین برای کسی که به موضوع مورد و مرتبط تبلیغ کاملا دانا باشد و بتواند انجام دهد واجب است . و مسلما کوشش در آن جهادی در راه الله است و نحوه تبلیغ در زمان ها و مکانها ی مختلف و اشخاص مختلف فرق می کند   و باید شخص تبلیغ کننده طبق آیه دوم از سوره جمعه علاوه بر علم به آیات قرآن حکمت آنها را هم دانسته باشد و برطبق آیه 70 و 71 از سوره احزاب متقی باشد بطوریکه از گفتن سخنان غیر مستدل و غیر محکم و گمانی بپرهیزد و کاملا مطیع متن قرآن و سنت های مکتوبه و معروفه و معلومه محمد (ص) باشد و مطابق آیه 3 و 8 از سوره حج همه جانبه نگر بوده و از حدود علم و منطق قرآن خارج نشود و ذره ای بسوی منابع مشکوک روایتی منحرف نشود و هر آنچه را که نمی داند با شهامت بگوید که نمی داند و از پرگویی های تاویلی و پروازهای فکری بپرهیزد و باداشتن شرایط فوق فقیه و راسخ در قرآن و علوم مربوطه است.

بدیهی است همه ی مسلمانان نمی توانند شرایط تبلیغی فوق را داشته باشند لذا ضروری است در کشورهای اسلامی که حاکمان آن بشرط علاقمند بودن به مبانی تربیتی و تعالیم اسلامی برپایه قرآن باشند سلسله مراتب انضباطی برای تبلیغات اسلامی در نظر گرفته تا روسای درجه اول افراد فوق روی سلسله مراتب کلاسهای عالی و متوسط و ابتدایی برای تمام مسلمانان ایجاد نموده و مراکز فوق را برای آموزش های لازم بر پایه سئوال و پاسخ در نظر گرفته تا بتوانند طبق آنچه در متن سنت مکتوبه پیغمبر اسلام گوشزد شده مردم را هر چه بیشتر به قرآن و سنت پیامبر آگاه سازند و روشهای صحیح تبلیغی مبتنی برمبانی فوق را بیاموزانند و برای شناخت مقام مبلغان حقیقی به آیات 44 از سوره نحل و 42 سوره عنکبوت و 25 سوره فاطر و 76 از سوره آل عمران توجه کنند تا این عالمان رابه عنوان اهل ذکر و علمای حقیقی معروف و قابل شناخت کنند هم چنانکه آیه 5 و 6 سوره آل عمران در شناخت راسخان در علم قرآن است .

فقیه حقیقی کیست ؟ -  اینکه مرسوم و مشهور است به اشخاصی دینی بظاهر مطلع به فروع دین فقیه می گویند اشتباهی است بزرگ زیرا فقیه حقیقی در قرآن و سنت مکتوب پیامبراسلام و لغت عرب به کسی گویند که بسیار کنجکاو و علاقمند و دانا بوده و به فهم صحیح آراسته باشد و از حقایق دین اسلام بصورت مستدل مطلع باشد و نه اینکه اطلاعات او تنها روی حفظ و محفوظات روایات مختلف گو باشد که در جامعه طرفداران بسیاری یافته و اینکه برخی روی لزوم رجوع مردم به فقیه در امور دین و رفتن گروهی از مسلمانان برای تحصیلات دینی به آیه 123 از سوره توبه استناد و استشهاد می کنند یک برداشت غلط تفسیری است زیرا در آیه فوق تفقه و کنجکاوی مربوط به امور جنگ است که نفراتی از شهرهای مختلف دور و نزدیک باید بروند به مرکز تصمیم گیری جنگی تا بدانند در شهرهای خود چگونه مردم رابسیج کنند و این اشتباه تفسیری بدون توجه به پس و پیش آیه و شان نزول آن و واژه دین دراینجا بوده ( الف و لام الدین در آیه عهدیه است و در اینجا بمعنای شان و وضع در حال جنگ است و تدبیر لازم به مقاله تاریخ بیست و سه سال نبوت محمد (ص) در این وبلاگ توجه شود ) اگرچه بدیهی است برای شناختن دین حقیقی  و تبلیغ صحیح همانطور که گفتیم باید نفراتی علاقمند از مردم در مدارس یا کلاس های خاص مربوط به  موضوعات دینی در تشکیلاتی رسمی به تعلم و تعلیم بپردازند تا در دین استاد و فقیه و دانشمند مبلغ تبلیغاتی شوند و مردم را بصورت استاد و شاگرد و نه روی اجبار و تقلید نسبت به فراگیری و انجام امور مذهبی بصورتی که محرک شان به تحقیق و تفکر برای بدست آوردن راهی که منطقی تر باشد  تربیت کنند.

راسخان در علم قرآن وامام متقین چه کسانی هستند؟ --  پیش از پاسخ به این سئوال بایددانست که اصل و اساس فقیه شدن در ادیان الهی علاقمندی توام باکوششهای همه جانبه نگرانه و تقوای الهی است و اینکه کسی صرفا به دلایل شرایط اجتماعی یا سیاسی در زندگی اش و روی موقعیت اش در جامعه ای که در آن زندگی می کند تصور شود می تواند به این مقام برسد خیال باطلی است و در قرآن مجید این مطلب به                                  

صورت تذکری به پیغمبراسلام (ص) و دیگر مومنان درباره پیشوایانی از یهود و نصارا که درمدینه نزد پیروانشان چنین جلوه می کردند در آیه 4 و 5 سوره جمعه گفته شده :  فضل الله ( اصول تربیت ها و هدایت های عالیه قرآن ) چنین است که آن را به کسی می دهد که می خواهد --- این خواست الهی روی لیاقت گیرندگان فضل اوست یعنی خواست قلبی و ترس از او و کوشش های مجدانه ای که برای بدست آوردن آن در چارچوب قوانین فهم قرآن انجام می دهد --  و الله صاحب چنان فضلی بزرگ است 4 و چگونگی کسانی که تورات به ایشان تحمیل شد ه و خودشان روی این تحمیل نخواسته اند آن را روی علاقه به خود گیرند به مانند الاغی است که کتاب هایی را حمل می کند و چنین قومی که مطالب روشن و مستدل الله را انکار می کنند بسیار بد هستند و الله نیز چنین قوم ستمکاری را هدایت نمی کند 5

در آیه فوق علمای دینی یهود که شغل پیشوایی دینی را برای ارتزاق و استفاده مادی در زندگانی دنیایی شان در پیش گرفته اند بدون اینکه در باطن علاقه جدی به حقایق تعلیمی و تربیتی آن داشته باشند به چار پایی تشبیه شدند که از دانش و تهذیب آموختنی های دینی بی بهره اند و انبوه اطلاعاتی که برایشان بار شده عموما جز عقاید و نظریات مختلف خلاف واقع بیش نیست که روی روایات دروغ  و یا اجتهادات غلط بصورت محفوظاتی عوام پسندانه از موهومات محیط است که اینان به رخ دیگران می کشند و طبق نص فوق اینها بزرگترین ستمکاران جامعه بوده که مورد نفرت و دوری از فضل الهی اند و اما راسخان در قرآن فرو رفتگان در علم قرآنند و متقی حقیقی می باشند و اینان براساس آیه 7 از سوره آل عمران عالمانی کنجکاوند که علامت ایشان این است که متشابهات قرآن را از محکمات قرآن خوب می شناسند و هرگز معنا و تاویل برای متشابهات فوق نمی تراشند زیرا می دانند که تاویل آنان را فقط الله می داند و نباید برای آن معنا و تفسیر یا تاویلی کرد و ادعای دانستن آن را نمی کنند و صریحا در برار خواستن تاویل و تفسیر و معنا برای آن ها می گویند نمی دانم و مردم را با خیالبافی های خود سرگردان و گمراه نمی کنند و امام متقین  کسانی هستند که علاوه بر راسخ بودن در قرآن می توانند متقیان و راسخانی را پرورش دهند و اینان لیاقت ریاست و پیشوایی بر مبلغان حقیقی دینی را دارند. . . . . ادامه دارد . 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۱۹:۳۰
دکتر صادق تقوی

نزول سوره فجر دهمین سوره قرآن برپیامبراسلام(ص) --   پس از نزول 9 سوره قبل که در آنها مخالفان نبوت محمد مورد تهدیداتی از پس مرگ توسط عذابهایی که الله اعلام نمود قرارخواهند گرفت غضب و خشم کافرین خصوصا روسای قریش برانگیخته شد و با نزول چنین آیاتی که پی در پی برایشان خوانده میشد بردشمنی ها و مخالفتشان می افزود لذا به موازات حملات تبلیغی پیغمبراسلام و نیز پیروان اندک او به مشرکان مکه استدلال های مورداستفاده در آیات فرم و سبک خاصی بخود میگیرد و استفاده از سوگندهای مربوطه که گواه و شاهدی بر اثبات موضوع هر سوگند باشد روبفزونی می گیرد و از این پس تا ده ها سوره بعد ماشاهد استفاده از چنین شهادت هایی ( سوگندهایی)  در احتجاجات قرآن هستیم اینک نظر خوانندگان محترم را به مطالب سوره فوق و سوگندهای گفته شده جلب می کنیم :

قسم بطلوع صبح 1 و شب های دهگانه 2 و جفت و طاق 3 و شب که سپری می شود 4 آیا این --  سوگندها برای --  خردمندان --  کافی نیست ؟( تمامی سوگندهای قرآن برای گواهی و شهادت است ) 5 { پس به دلایل زیر توجه کنید} آیا ندیدی که پرورنده تو بقوم هود چه کرد؟ 6 --  قومی که از آرامی ها بودند --  که دارای ساختمانهایی بس بلند بودند 7 بمانند آن در شهرها ساخته نشده بود 8 ( این قوم که پس از طوفان نوح اولین جمعیت مترقی و متمدن منطقه بین النهرین بودند در شمال حضرالموت جایی که ریگستان شد و آن رااحقاف یعنی تپه هایی از ریگ های روان که در جغرافیا برخان نامیده می شود میگفتند زندگی می کردند وپادشاه ستمکار و خوشگذرانی داشتند که به زبان آرامی شداد نامیده می شد که همه را به فساد و غرور و قدرتنمایی کشانده بود و الله تعالی یک نفر از ایشان را که هود نام داشت به پیامبری برایشان فرستاد و به ایشا ن گوشزد نمود که اگر به تعالیم و هدایت های او دشمنی کنند دچار عذابی نابود شونده خواهند شد و باید دانسن نوح در زمان سومر اول مامور هدایت ایشان بود و اینکه مورخان و باستان شناسان علت نابودی ایشان را نمی دانند که چگونه تمدنشان مضمحل شد غذاب طوفان بزرگی بود که بعلت مخالفتهای چند صد ساله سومریان با نبوت نوح رویداد و ما این نبوت را در مطالب آینده همراه با نیوتهای دیگر در این منطقه بصورت شرح مبارزات دینی انبیای الهی خواهیم آوردو براساس گزارشات قرآن در دیگر سوره ها قوم هود سرانجام بعلت سرکشی و مخالفت خطرناکی که با هود کردند گرفتار تند بادی بس سرد شدند که هفت شب و هشت روز ادامه داشت و هود با اندک پیروانش ازاین عذاب به سلامت  جان بدر برده و ازاین منطقه به مکان دیگر هجرت کردند و شرح مفصل ایشان در سوره های اعراف و هود و احقاف و دیگر سوره ها است ) و به قوم ثمود نیز که در کنار جاده های کوهستانی سنگ ها را برای خانه شان می تراشیدند چه کرد 9

( برطبق آن چه در سوره های اعراف و هود و حجر و دیگر سوره ها ست پیامبرقوم ثمود صالح نام داشت و قوم او پس از عاد قوم متمدن تر از دیگر اقوام منطقه بین النهرین بوده که دربین مدینه و شام می زیستند و بواسطه فساد ها و بت پرستی ها و دیگر آلودگی های اجتماعی دچار انحطاط شده چون به مقابله با صالح برخاستند دچار زلزله و رعد و برق کشنده و ویران کننده ای شدند و منازلشان فرو ریخت و باخاک یکسان شد و صالح و اندک پیروانش نجات یافتند) و نیز فرعون معروف که صاحب آن وسایل حفظ قدرت بود 10  ---  این فرعون که پیمبر معروف یعنی موسی براو فرستاده شده بود طبق تحقیقات شادروان دکتر صادق تقوی آخرین فرعون از هیکسوس ها می باشد و نه رامسس دوم (در پژوهش های انجام شده این فرعون که آکنن رع نام دارد نه آخرین فرعون بلکه بعد از غرق او فرعونی دیگر تعیین شد که دوران زمامداری او بسیار کوتاه بود و براثر شورش ملیون سرزمین جنوبی مصر به سردمداری اهموس اول درسال 1555 قبل از میلاد بعداز سی سال جنگ  با هیکسوس ها و سقوط آواریس پایتخت این اشغال گران  در دلتای نیل در مصر شمالی بدست  اهموس اول --  1555/ 1307 قبل از میلاد سلسله هجدهم فراعنه مصر بساط این فراعنه غیر ملی و آسیایی برچیده شد و ما مدارک تاریخی مربوطه را که تکمیل کننده تحقیقات شادروان دکتر صادق تقوی و تایید یافته های ایشان است را در داستان نبوت و مبارزات حضرت موسی در همین وبلاگ خواهیم آورد )  و او آن چنان قدرتمند بود که فرعون چنوبی را که سکنن رع نام داشت و در صدد برنامه ریزی برای جنگ با او بود را به اشاره وی بقتل رساندندوبا اشاراتی از قرآن این بخش از تاریخ مصر که برای مورخین و باستانشناسان از تاریک ترین ادوار مصر است روشن گردیده --   ادامه آیات این ستمکاران در سرزمین ها و شهرهایشان به ستم طغیان کردند 11 وذرآنها بسیار فساد نمودند 12 پس پروردگارت برآنان تازیانه ای از عذاب فرو د آورد13 بدرستیکه پروردگارت در آن کمینگاه معروف است 14 ( یعنی این چنین حوادثی در ملل گذشته نشان می دهد دربزنگاه هرقوم و ملت هلاک شده الله ایشان را نابود میگرداند) این ها بخشی از آیات این سوره مهم بود تا خوانندگان محترم ببینند قرآن مجید چگونه در اثبات قیامت و آخرت به استدلال می پردازد و از نظر خلقت و فلسفه پیدایش انسان ازنظر طبیعی و اجتماعی اموری مانند شب و روز و جفت و طاق محاسبات عددی بشرها هریک برای این است تا انسان حسابگر بوده بداند هرکاری چه نتایجی برایش دارد البته استدلال فوق برای خردمندان طبیعت شناس که فسادکار نباشد قابل درک و فهم است و از استدلال فوق آسانتر استدلال از روی گذشته انسان است که خلاصه اش این است که همانطور که پیامبران راست میگفتند که اگر رهبری ایشان را نپذیرند دچار عذابهای دنیایی آینده شان می شوند مردم باید یقین کنند سخنان پیامبران درباره قیامت و آخرت پس از مرگ راست است .

 این سوره که تقریبا در اوایل سال اول بعثت نازل شده اول سوره ای است که شروع داستان گویی پیامبران الهی در جزیره العرب است وازاین پس برای اینکه محمد ببیند چگونه پیغمبران پیش از او نیز با اعتراضات اقوام شان در ماموریتهاشان روبرو بودند و پیشرفت کارشان تنها در استقامت و صبر توام با کوشش های خستگی ناپذیر همراه بوده است و او نباید انتظار داشته باشد بدون کوششهای مجدانه و فداکاریها یی که باید انجام دهد دراین کار سخت موفق خواهد بود و هم چنین برای اثبات وجود آخرت توجه دادن به تاریخ گذشتگان و باستانشناسی اقوام هلاک شده معلوم می کند که چگونه جوامع فاسد در زمانهای پیغمبران دارای قدرتها و تمدنهای چشمگیری بوده از اسباب پیشرفتهای مادی برخوردار بودند که در مقایسه با آنان این مردم فقیر  و عقب مانده مکه هیچ محسوب می شوند و محمد باید بداند ایشان نیز یقینا به سرنوشت شوم آنان دچار خواهند شد و عاقبت کار چنان بدکارانی فساد جوی درتاریخ بشریت جز بدبختی و بدنامی نخواهد بود و خوش نامان تاریخ بشریت همیشه مصلحان حقیقی بودند که تبلیغاتشان برپایه وجود و اثبات آخرت گفته شده در پیغام های الهی است .

دوم نکته موجود دراین سوره چگونگی استدلال در اثبات زندگی بعد از مرگ بصورت گواه گرفتن وجود ماه یا خورشید و هر آنچه که در خلقت برای زندگی انسانهاست

در چنین روش استدلالی که بصورت سوگند به آن چیز است  -- مثل والشمس یا والقمر و قس علیهذا تذکری است که تمام هر آنچه در طبیعت برای بشر قرارداده شده مانند شب و روز و غیره ازاین رو بوده تا پیچیده ترین موجود خلقت که انسان باشد هدف حیات و پیدایش و آفرینش این منظومه بوده است و لذا لازم  بود بعداز ایجاد تمام مخلوقات با یک زمینه سازی بس طولانی و درعین حال پیچیده انسان بوجود  آیدو تمام این مخلوقات دراختیار و  تصرف کامل وبهره برداریش قرار گیرد تا درزندگی دنیاییش یک دوره تربیتی را دیده و پس از مرگ نقش نهایی خود رادر آخرت بصورت زندگی مشابه با دنیا اما بسیار کاملتر و عالی تر ی ایفا نماید والا اگرچنین هدفی در کارخلقت نبود زندگی پوچ و بی حاصل می شد و لازم نبود این همه تحولات پیچیده و شگفت آور که اخیرا بارشد علوم به اثبات رسیده پی در پی روی داده ومنجربه پیدایش چنین انسان  مفسده جو یی گردد و چون چنین استدلال و منطقی بسیار دوراندیشانه بوده که فقط برای قلیلی از متفکران قابل فهم و درک است عموما در قرآن همراه با سه طریق و روش دیگر که درک آنها آسانتر است در دیگرسوره ها بکار رفته است همانطور که دراین سوره با دو روش مذکور آمده است. 

سوم روش استدلال دراثبات آخرت در قرآن پیش کشیدن قانون وجود حتمی بازگشت درحرکت همه چیز وازبین نرفتن هیچ ماده ای و تغییر شکل یافتن همه اشیاء درمسیری بسوی کمال و تکامل است که دراین روش استدلالی انسانهای کنجکاو متوجه می شوند همانطورکه خون در بدن آدمی ضمن گردش های صغیر و کبیر خود ( در سوره طارق) کاری انجام میدهد و میمیردو دوباره زنده میشود  یا همانطور که شب تار تبدیل به روزروشن میگردد ( سوره لیل و فجر) ویا آب باران که پس از مشروب کردن زمین دوباره به آسمان برمی گردد ( سوره طارق) تاباردیگر دوباره پایین آید و همانطور که گردش زمین وماه و خورشید وهمه و همه دارای رفت و برگشت و تکرار های مخصوصی از مرگ ها و زندگی هاست ( درسوره های شمس و قمر) یکی در مدتی کم و دیگری درزمان طولانی  زندگی انسان نیز در مسیری است که باید پس از مرگ دوباره بطرزی کاملتر در زندگی دیگری طبق آن چه پیغمبران الهی گفته اند برگردد.

نوع چهارم استدلال در قرآن برای کسانی است که بواسطه جهل و یا غرض به سه استدلال گفته شده بها نمی دهند و با آن مخالفت و دشمنی هم می کنند که دراین نوع به ایشان گوشزد می گردد چه بخواهند و نخواهند روند و قوانین نهاده شده در خلقت عاقبت در زمان معین برایشان حوادث پر عذابی را پیش خواهد آورد چه در دنیا و یا در آخرت و این تهدیدات که همیشه با پیشگویی هایی همراه است برای حوادث دور یا نزدیک در آینده مردمان خواهد بود تا آنان ببینند چگونه این پیشگویی ها در زمان خود تحقق یافته و دلیلی باشد بر راست بودن نبوت پیغمبران بمانند تمام پیشگویی های درباره هزاره آخرالزمان که کاملترین و وسیع ترین آنها پنج پیشگویی بزرگ است که پیشگویی وقوع جنگ جهانی و پیدایش حکومتی  از   بی اخنیار ان مذهبی ( کمونیست) که درسال 1917 توسط لنین در روسیه بطرزی که قابل پیش بینی روی قواعد انسانی نبود اتحاد سیاسی و حکومتی یهود و تشکیل کشور اسرائیل در سال 1948 که مقدمات آن از قبل فراهم شده بود تشکیل حکومت ملیون در چین و استقلال آن از مغولان و مانچوها  در سال 1912 میلادی و آخرین آن اتحاد مسیحیون که پس از جنگ جهانی دوم بصورت اروپای واحد تحقق یافنه و دولنهای مسیحی از کشتار یکدیگر دست برداشتند وبصورت دوستانه در آرامش زندگی می کنند.که بادیدن تمامی این پیشبینی و پیشگویی ها بشریت باید یقین کند پیشامد قیامت کبرا و رستاخیز مردگان و نابودی حیات در منظومه شمسی و زمین ما حتمی است  ( برای دیدن هریک از پیشگویی های فوق به آرشیو مان در وبلاگ بلاگفا منشور نور مراجعه شود -- . . . ادامه دارد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۵ ، ۱۹:۲۹
دکتر صادق تقوی