منشور نور

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

بنیاد پژوهشهای دینی دکتر صادق تقوی

بنام ان یگانه خدای که طبیعت و قوانین ان را در حد قابل استفاده بودن برای انسان به بشرها بخشید و ان بخشش های خصوصی را برای مطیعانش خواسته ( الف و لام در الله و  الرحمان و الرحیم الف و لام عهد است واله (الاه) که ترجمان خدا است به معنای صاحب اختیاردین است و نه خالق و افریننده) واین جمله ( بسمله ) اولین تعلیم برای حقجویان است که بمانند مشرکین قدیم و جدید شرک در بسمله نداشته باشیم و غیراز الله درکارهای خود متکی به خدایان خیالی که نه رحمان هستنذ و نه رحیم نباشیم.(ایه 1)

ان حمد وثناها که منظور صفات عالی باشند مخصوص الله و متعلق به اوست وبراساس قران همان اسماء الحسنی میباشد و نباید برای غیرالله گفته شود واین درس بزرگی است برای مسلمانان تا به مانند مسیحیان کنونی وبرخلاف تعالیم حضرت عیسی پس از مرگ او درباره او غلوها کرده به صفاتی خواندند که جایز او و هیچ بشری نیست و به مقام الوهیت رسانده اند مانند همه جا ناظر و حاضر بودن و گناه بخشی و رزق و روزی رسان و حاحت رسان که متاسفانه امروزه بسیاری از مسلمین نیز چنین شده اند.( ایه 2)

ایه 3 معنایش را در ایه اول گفتیم . چهارمین صفت الله یعنی ان صاحب اختیار زمان پاداش و چزای اعمال مردمان در رستاخیز مردگان و فقط او صاحب اختیار ذر دادن مکافات یا بخشش گناه است ( ایه 4 ) در اخرت مالک و صاحب تام و تمام چنین حقی  اوست و این تذکری جدی است تا مبادا مانند منحرفین ادیان الهی چون مسیحیان  مقدسان خود را برای شفاعت به نفع گناهکاران میخوانند  بلکه انحصارا پاداش و جزای احرت متعلق به الله  است و لاغیر

درهدایتهای دینی فقط اطاعت بنده وار از تو میکنیم و مطیع بی چون و جرا ی کلام وحی (قران) هستیم ونه فتاوی  و نظریات خلاف قران کسانی که قران را گمانی میدانند و فقط ازتو و قوانین تو کمک میخواهیم ( اشاره به کمک خواستن بت پرستان از بت ها یا ارواح مقدسین خود چون لات و منات وعزی وغیره ) کمک خواستن از افراد زنده همان قوانین الله است درخلقت و کاملا قانونی است و شرک محسوب نمیشود.( ایه 5 )

مارابه ان یگانه راه مستقیم خودت که راهنماییهای کتابهای اسمانی و مخصوصا قران مجید باشد راهنمایی فرما ازنظر ادیان الهی راه هدایت حقیقی برخلاف انچه تبلیغ میکنند یک راه بیش نیست در مقابل راه های مختلف ضلالت و ان هم فقط از طریق متن کتابهای ادیان الهی است به شرطی که تحریف نشده باشد  و در مقابل این یگانه راه هدایت راه های گمراهی و انحراف ازحقیقت و هدایت بیشتر است به تعداد پیشوایان سوء و شیطنت کاران جوامع ( ایه 6 )

 راه ان کسانی  باشدکه روی لیاقت و کوششهایشان بر انان تعمت کرده ای نه انانی که ( روی اعمال و اندیشه بد) مورد غضب تو قرار گرفته اند و نه راه انان که بی خبر از از کفر و ایمان اند این دسته سوم روی بی علاقگی و یا تنبلی حاضر نیستند به خود زحمت تحقیق و حقجویی بدهند لذا تحت تاثیر فریبکاران دینی و اجتماعی قراردارند .( ایه 7 )

این مفهومی است که در این سوره کوچک که الحمد نامیده شده و به فاتحه الکتاب نیز معروف است نهفته است که در ان انواع شرک ها وراه  سه دسته انسانها بخوبی و روشن معرفی و معلوم شده اند ایا حقیقتا چنین جملاتی میتواند سخن بشری بیسواد باشد؟

بر اساس انچه در این سوره محمد(ص) به مردم مکه اعلام نموده است :

1_ شرک سه مرحله و سطح دارد نخست شرک در بسمله بمانند اینکه مسیحیان در ردیف نام الله نامهای روح القدس و عیسی را می اورند و این سه را برای خود صاحب اختیار می دانند و دوم شرک در حمد که صفات مختص به الله را به غیر الله نسبت دادن باشد و باید دانست حمد به معنی مدح و ثنا ی الله است و در زبان فارسی به ان ستایش یعنی ستودن میگویند و یک نمونه از این مدح و ثنا ان  

است که مثلا بگوییم روح پیغمبران و امامان درهمه جا حاضر و ناظر اعمال ماست با انکه در قران تذکر داده شده انان در بهشت به زندگی خاصی که ما از چگونگی ان خبر نداریم زنده اند و نه صدای ما را میشنوند و نه از اعمال و رفتار ما اطلاع دارند یا مثلا                              

از این مقدسین به مانند الله یا قوانین او بخواهیم به ما رزق و روزی داده یا کار گشای ما باشند و یا گناهان مارا بیامرزند وبرای انکه مسلمانان

بدانند کدام صفات فقط برای الله است و نباید ان را یرای غیراو بکار بریم درقران همه این صفات ذکرشده اند و از انان با نام اسماء الحسنی                      

گوشزد شده اندسوم  شرک در عبادت است وباید دانست که عبادت برخلاف مشهور ان نماز خواندن نیست و این واژه از ریشه عبد میاید

که منحصرا به معنای بندگی است که تعظیم و سجده و طواف و مودب ایستادن همه علایم ظاهری اطاعت بنده وار است.

2باید دانست اطاعت چهارنوع میباشد یکی اطاعت شاگرد از استاد که براساس چون وچرا است و شاگرد براساس انچه میاموزد از استاد

خود با دلیل و برهان اطاعت میکند.دو م اطاعت بنده از مولای خویش یا غلام از اربابش که چنین اطاعتی بصورت نسبس اطاعتی کورانه

است تاجایی که اطاعت برای غلام ضرر جانی نداشته باشد و در ادیان الهی این نوع اطاعت بنده وار از الله منظور است که فقط مخصوص الله می باشد یعنی انسانهای مطیع ادیان الهی باید رز پروردگار خود به چنین شکلی عبودیت نشان دهند لذا میبینیم در قران خالق عالم بااینکه همه چیز به ماداده در قران صراحتا فرموده دراطاعت بنده وار از من اگر به زحمت شدیدی می افتید دستورات مرا موقتا انجام ندهید.

اما سوم اطاعتی که از اطاعت بنده وار بدتر است اطاعت بر اساس تقلید است جایی که نص صریح قران اطاعت بنده وار غیراز الله شرک است معلوم است اطاعت تقلیدی چه وضعی دارد خوانندگان محترم میدانند اطاعت تقلیدی چون براساس پذیرش بی چون وچرا ازفردی است  که ما خود را ملزم به تقلید ازاو میدانیم دراین نوع اطاعت مقلد به اختیار خود افسار اطاعت دیگری را به گردن می اندازد و بمانند حیوان قلاده دار از صاحبش به اندازه ای اطاعت میکند که صاحب افسار بتواند اورا به جاهای خطرناک بکشاند و متاسفانه این نوع اطاعت   مورد انتظار و علاقه برخی پیشوایان مذهبی ا دیان مختلف دنیاست  است که از مریدان خود انتظار دارند سخیف ترین و شرک امیز ترین نوع اطاعت است که در ادبیات ادیان الهی حرام اعلام شده و همه مبارزات دینی انبیای الهی بااین زیاده خواهی چنین پیشوایان سوء مذاهب بوده است و اگر اصطلاح تقلید در میان مسلمانان رایج شده است تحمیلی بوده از علمای یهود و نصارا به مسلمانان که امید است باچنین تذکراتی این اصطلاح زننده از بین مسلمانان برود.( علمای اسلام بر حرام بودن تقلید در اصول دین اجماع دارند)

نوع چهارم اطاعت اجباری است که از بحث ماخارج بوده وشرک نیست.

سوم مطلب که در سوره الحمد توضیح داده شده شرک در کمک خواستن است و ان جمله ایاک نستعین میباشد یعنی یک انسان خردمند که به الله ایمان دارد همکاره بودن الله رادرنظر میگیرد و مستقیم یا غیر مستقیم از الله و قوانین طبیعی او کمک میخواهد نه مانند مشرکان مکه از توانایی های خیالی که برای این مقدسان در عالم غیب تصور میکنند درحالی که در قران در ایات 116 و 117 سوره مائده به مسلمانان گوشزد شده که در قیامت از عیسی(  ع ) سوال خواهد شد که او به پیروانش گفته بوده از مادرش و خود او بمانند قادر متعال استعانت جویند و  عیسی نیز انان را تکذیب خواهد نمودو طبق ایه 18 سوره یونس مشرکان مکه غیرالله را بندگی کرده وانان را شفیع و پارتی و واسطه بین خود و پروردگارشان برای رفع حاجات و گناه قرار میدانند و هرگز ان بتها را خالق خود نمی دانستند واز این نظر موحدتر از برخی فرقه های اسلامی بودند.و مطابق ایات 4 و 5 سوره احقاف هر کسی پیامبران و امامان خود راکه اینک پس از مرگ روح شان دربهشت است بخوانند از هر گمراهی گمراه تر است و حتی در ایه 6 همان سوره دررستاخیز مردگان خواننده خود را تکذیب می کنند.

 

نکته چهارم تقسیم بندی مردم به سه گروه بزرگ در دنیاست که دراین سوره به انها اشاره شده اول یک اقلیت راست روندگان که از مطالب وحی و تربیت های دینی پیغمبران پیروی میکنند که براساس ایات 6 و 7 مورد نعمت هدایت و درنتیجه نجات و بهروزی الله تعالی هستندو گروه دوم نیز که از گروه اول بیشترند و طبق ایه 7 دربرابراکثریتی که از انان با ضالین یاد شده کمتر میباسند فریبکاران مذهبی می باشند که با نام مغضوبین یاد شده و از الف و لام اول ان معلوم است غیراز رهبران سوء استفاده چی درهمه ادیان و مذاهب کسی دیگر نیستند که مورد خشم و نفرت الله اند و دراخرت بد ترین و شدیدترین عذاب ها شامل حال انان است.

حال به سوال پیشین پاسخ دهیم چرا سوره الحمد ( فاتحه الکتاب) قران کوچک است از قران بزرگ؟

در سوره حجر ایه 87 گفته شده به یقین ماکه خالق اسمانها و زمین و پرورنده تو به پیغمبری هستیم به تو یک سوره ی هفت ایه ای که جزئی ازان مجموعه پیچ و خم دار داده ایم و ان قران عظیم را ( مثانی که صفتی از قران است به معنای پیچ و خم های جاده یا دره ویا دست و پا که انرا ارنج و زانو گویند میباشد و این صفت ازانرو ست که در ادبیات قران برای تفسیر ایات ان باید به نکات و دقایق موجود در ایات دیگر در سایر سوره ها توجه داشت و بدون توجه به پیچ و خم های موجود ان و بدون رجوع دادن هر ایه به ایات مرتبط دیگر تفسیر نکرد) و چون در سوره اسراء ایه 78 گفته شده در نماز مغرب قران فجر رابخوان وبدان قران فجر مورد شهادت برای نمازهای دیگر است مشخص شده قران کوچک که سوره الحمد است رکن اصلی هر رکعت از نمازهاست که خلاصه ای بس فشرده از تمام قران است که پایه اصلی هدایت های مسلمانان است که طبق ایه 45 سوره عنکبوت با تذکر همیشگی این هدایت الله بصورت نمازهای پنجگانه از هر کار زشتی دور میمانیم.

ادامه تاریخ بیست و سه سال پیغمبری محمد( ص) ابلاغیه رسالت : هنگام سپیده دم فردای شبی که ستاره وحی بر محمد نازل شده بود دوباره ان ستاره وحی باصدایی او را بیدار میکندکه : ای کسی که خود را به پوشش خواب پوشانده ای برخیز و به اعلام خطر کردن مردم پرداز و باید ابتیدا از خودت شروع کنی و همیشه بزرگی های پروردگارت را یاد کن و لباس خودت را پاکیزه دار و از هر گونه کارپلید خصوصا بندگی غیر الله دوری کن و برمردم منت مگذار که کاری را که کرده ای بزرگ است و برای پروردگارت در کارهای خوب صبور باش زیرا هنگامی که ان چیز پرصدا راباان ضربه سهمگین بصدا دراورند ان زمانی بس سخت برکفران کنندگان است .

در مطالب بالا که ده ایه اول سوره مدثر است هفت دستور عالی است که جمعا ابلاغیه رسالت پیامبری محمد(ص) است که با دوازده ایه نازل شده قبل اصول مکتب عالی اسلام گنجانده شده است و بانزول این ایات برمحمد حتم گردید که پیغمبرالله شده و باید این مطالب را برمردم مکه بگوید تا بدانند وی پیغمبری ازجانب الله بسوی ایشان است.

اولین عکس العمل ابلاغ رسالت و نخستین مومن بسیار ارزشمندقطعی است که محمد (ص) تمام جریانات راازهمان شب گذشته به همسر باوفایش میکوید و بانو خدیجه که راستگویی شوهرش را می شناخت و خود زنی بس فهمیده بود اورا تصدیق میکندو بی هیچ مانعی اقدامات محمد را تایید میکند . بسیار کم اتفاق می افتد که زنی ثروتمند و سرشناس چون خدیجه که با مردی ازدواج کرده تا ان مرد امین ثروت و مال او باشد و در زیادکردن مال او از طریق تجارت به وی کمک کند و همچنین باعث گرمی زندگی زناشویی او شود ببیند شوهرش به راهی افتاده که جز بدنامی دربین مردم و قدرتمندان ثروتمند قریش وناراحتی خیال و از دست رفتن موقعیت اجتماعی اش نتیجه ای همراه ندارد دست روی دست بگذارد این گونه زنان به هر وسیله شده یا شوهر خود را ازاین راه منصرف کرده و یااگر نتوانند از چنین شوهری جدا میشوند و خود را از اینده نامطمئنی که چنین شوهری برسر راهشان قرار داده اسوده می کنند اما چون بانوخدیجه زنی خداترس و فهمیده بود یقین می کند شوهرش راست میگوید و او از جانب الله براین کار مامورشده لذا دربرابر خواست شوهرش در پذیرش دین جدید سر فرو اورده اعلام میکند نبوت او را می پذیردو اولین مومن به اوست که حاضراست هرگونه فداکاری را تحمل کند. ایمان خدیجه بزرگترین موفقیت برای محمد(ص) بود واین بالاترین نعمتی بود که الله به پیغمبرش ارزانی داشت و محمد نیز تا زنده بود بزرگیها و محبت و ایمان این بانوی کم نظیر را فراموش ننمود زیرا میدید که چگونه علاوه بر ایمان تمام و کمال تمام ثروتش رادر این راه گذاشته و هر ناراحتی که در خارج خانه برای محمد (ص) پیش می اید درخانه با محبت هایش برطرف میکند.

رفتن خدیجه نزد ورقه بن نوفل دروغی بزرگ است !

متاسفانه مورخین بظاهر مسلمان درقرن دوم هجری روی روایات دروغی که میان مسلمانان انتشارداده بودند اورده اند که خدیجه ناباور از سخنان محمد برای راستی ازمایی محمد(ص) درادعای نبوتش نزد مردی بنام ورقه بن نوفل رفته و از او کسب اطلاع میکند که نه باشخصیت خدیجه جور در میاید و نه با داستانی که در باره گروهی بنام حنفا بدروغ منتشر نموده اند سازگار است زیرا در اسامی و نام قبایل و تعداد و سرانجام این گروه مجعول روایات متناقض با اختلافات فراوان مطلب اورده اند که ما در تاریخ تحلیلی اسلام به تفصیل به ان پرداخته ایم و امید است در اینده انرا در اختیار خوانندگان محترم قرار دهیم. و هدف از چنین داستانهایی این است که بگویند محمد از محیط خویش برای نبوتش استفاده ها کرده و پیغمبری خود ساخته است نه ماموری از جانب الله.

رفتن محمد (ص) بسوی مسجدالحرام برای اعلام رسالتش

محمد(ص) سپس بسوی مسجدالحرام میرود که محل اجتماع مردم مکه محسوب میشد و باصدای بلند میگوید مردم بدانید از جانب الله مامور شده ام پیغام هایی را که به من وحی میشود به شما ابلاغ کنم مردمی که سخنان محمد(ص) را شنیدند ابتدا او را جدی نگرفته و از او خواستند داستان خود را شرح دهد و بگوید خدای او چه پیغامی برای مردم فرستاده است  محمد  در پاسخ ایشان که عده ای بسیار بودند و بنا به گزارش سوره جن ایه 19 حلقه وار بدور او جمع شده بودند و از سر و کول هم بالا میرفتند محمد(ص) به مردم هردو حادثه شب  قبل و صبح همان روز را میگوید و سپس ایات نازل شده را برایشان میخواند و می فرماید پیغمبرالله است و مردم اگر می خواهند دجار عذاب های پس از مرگ نشوند پیغام های الله را که توسط فرشته وحی به او میرسد را بکاربندند و از عقاید و موهومات شرک امیز خود دست بردارند . مردم از شنیدن این کلمات ناراحت شدند زیرا دیدند اینها برضد تمام عقایدشان است انان مانند برخی مسلمانان امروزی که نام الله را در ردیف مقدسین مرده خود قرار می دهند و یابه مانند مسیحیان منحرف که بسمله خود را الله و روح القدس و عیسی یا مریم قرارداده اند .تثلیث در بسمله میگفتند بنام لات و منات و الله و اینک میشنوند که محمد میگوید الله فرموده در ردیف نام الله هرنام دیگری بگذارند مشرک در بسمله هستند که درجه اول شرک میباشدو عقیده دیگر شان که شرکی بالاتر از شرک در بسمله بود این بود که مدح های الله را برای مقدسین مرده خود می اوردند مثلا درباره لات که مردی نیکوکار بود که نان می پخت و به مستمندان می داد پس از مرگش اورا مقرب الله و در دستگاه خلقت روزی رسان معرفی میکردند و برای او یقعه و بارگاه و مجسمه و متولی ساخته و پرداخته بودن و دکان مذهبی از سوی سوء استفاده چیان دینی باز کرده بودند و یا دیگر مقدسان انسانی و حیوانی و جمادی را باب الحوایج و شفیع گناهان و وزیر الله معرفی می نمودند و حالا می بینند محمد ضمن بدگویی انان کنندگان این کارها را مشرک و مبلغانش را مغضوب و مورد لعن نفرت الله معرفی میکند . و انان را به غلو در توصیف بزرگانشان متهم میکند- درجه دوم شرک سومین عقیده باطل انان این بود که شرک درتعبد داشتند یعنی میگفتند باید غیر از الله از وزرا  و نمایندگان ملکوتی الله که لات و منات و عزی و هبل و غیره باشند مانند عبد و  غلام و نوکر بدون چون و چرا اطاعت نمایند و چون انان خود در دنیا به ظاهر در میان مردم نیستند که با ایشان سخن گویند باید از روایات گفته شده توسط متولیانشان بیرون میاید تقلید کنند و در انچه پیشوایان مذهبی شان میگویند دلیل نخواهند وگرنه مورد غضب خدایان قرار میگیرند و حال می بینند محمد با جسارت ان را بالاترین مرحله شرک و بت پرستی معرفی میکند و میگوید جز خالق عالم کس دیگر سزاوار نیست که از او چنین کنند و پس از خالق عالم انسان باید غیر از انچه حقیقت قابل اثباتی دارد زیر بار هیچکسی نرود که تمام بدبختی های اجتماعی از همین تبعیت بی چون و چرا است.

مخالفت تنی چند از بانفوذان مکه و ممانعت ابوالحکم ابوجهل و اسائه ادب وی به پیامبر (ص)

مردم حاضر که این سخنان را شنیدند هر یک مطابق وضع خود در افکاری شدند گروهی سئوالهایی کرده جوابهای مناسبی شنیدند برخی به او نسبت های ناروایی زدند بعضی بی تفاوت و استهزاکنان نظاره گر مردم بودند گروهی هم سخت بازبان مخالفت ها نشان داده برای محمد(ص) خط و نشان کشیدند و چون پیغمبراسلام در حالت مودب و باکمال خضوع و خشوع و توجه به خالق عالم سوره الحمد رابر زبان می اورد هنوز ایات ان به اتمام نرسیده بود که تنی چند از متنفذان مکه که در میان جمع حضور داشتند و نفع و صلاحشان بود که مردم مکه را به ان سه مرحله شرک بکشانند وقتی دیدند محمد ایشان را  مورد غضب الله معرفی می کند و گویی می خواهد با سخنانش ریشه های نفوذ دینی و اجتماعی انان را بکند جلو رفته و یکی از ایشان که در مکه سمت قاضی القضاتی داشته ( ابوالحکم) و مورد احترام قبایل و طوایف مکه بود با عصبانیت و پرخاش محمد را از میان مردم خارج کرده خشمگینانه تهدیدش میکند که اگر به این سخنان که همگی بر خلاف اعمال و عقاید ایشان بود ادامه دهد بدون انکه از قبیله محمد که در میان قریش و مکه نیز ضعیف بشمار می ایند ملاحظه ای داشته باشد تمام سران هم عقیده و همفکرش را علیه وی همدست خواهد نمود و محمد را نابود خواهد کرد( از ایه 6 سوره علق تا پایان گزارش این داستان است) این شخص که از رهبران قدرتمند مخالفین و مکه محسوب می شد و به دلیل دشمنی ها و ازار محمد(ص) و دیگر مسلمانان به ابوجهل مشهور شد با دستانش نسبت به پیغمبر اسلام(ص) گستاخی و جسارت را از حد بدر کرد ( سوره ابولهب اثبات این مطلب است) و شدت عمل نشان داد و محمد(ص) که از تهدیدات و توهین و پرخاش های او سخت ناراحت شده بود به توصیه دیگران بسوی خانه اش رهسپار میگردد در حالی که با معبود خود درد دل نموده و توقع واکنشی از الله داشت .

پایان بخش دوم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۲۱:۱۲
دکتر صادق تقوی

مقدمه --- درمقاله های قبل منشور نور یعنی مقالات 18 (ترتیب نزول سوره های قران بخش اول ) و 24 (چهارده قاعده جهت معنا و   تفسیر صحیح  قران) و 22 ( لزوم رعایت قواعد و اصول خاص در مطالعه قران) که هم اکنون در ارشیو منشورنور در بلاگفا دردسترس است گفتیم برای بدست اوردن تفسیر صحیح بسیاری از ایات قران دانستن صحیح ترتیب نزول سوره های قران اهمیت فراوانی دارد که بادانستن انها هم میتوانیم بسیاری از اختلافات و انحرافات مسلمانان را دانسته و برطرف کنیم و هم تاریخ 23 سال نبوت پیغمبر اسلام(ص) رااز خود متن قران بدست اوریم وبرهمین اساس به بررسی جداول معروف یازدهگانه مفسرین و قران پژوهان اسلامی پرداخته صحیح ترین انان را که مربوط به شادروان دکتر صادق تقوی است را به تفصیل مورد بحث قراردادیم و اینک همانطور که وعده داده بودیم بزودی  مجموعه مقالات # درامدی برادیان الهی  تاریخ نبوت و مبارزات دینی پیامبران الهی از نوح تا محمد(ص) را براساس متن قران # ارایه خواهیم نمود. و حال با گذشت ده سال از ان وعده و قعالیت منشور نور( که متاسفانه با قطع خدمات سایت بلاگفا قادر به ارایه مقاله ای نشدیم) به میمنت اغاز فعالیتمان و مقارنه با ماه مبارک رمضان این وعده را با توجه به اینکه نبوت محمد(ص) پیامبر اسلام از اغاز وحی که طبق نص قران درشب ( یکی از پنج شب پایانی ماه رمضان ) بران حضرت بوده برای علاقمندان خواهیم اورد. به دلیل مفصل بودن این مقاله ان را در چندین بخش ارایه میکنیم و انشالله بعدها بصورت تاریخ تحلیلی اسلام از بعثت تا پایان خلافت علی (ع) دراختیار علاقمندان خواهیم نهاددر این سلسله مقالات از سه کتاب ارزشمند شادروان دکتر صادق تقوی یعنی (ترچمه و تفسیر قران مجید براساس ترتیب نزول ایات) و ( تاریخ دقیق اسلام و مذاهبش باتوجه به ایات قران مجید) و  کتابی که ایشان در رد بر نوشته کتاب بیست و سه سال علی دشتی و ایات شیطانی سلمان رشدی که هردو درباره پیغمبری محمد(ص) و بصورت موذیانه تخریب نبوت ان حضرت از سوی بدخواهان منتشر شده بود و ایشان مبادرت به پاسخ به ان منتشر کرده بودند استفاده ها کرده ایم.  در اینجا لازم است پیش از ورود به تاریخ پیامبری محمد(ص) به اختصار نظریه و نقد دو شخصیت محقق ایرانی رادرباره کتاب علی دشتی و سلمان رشدی بیاوریم تادر زمان مناسب بطور مشروح به نقد انها بپردازیم.

حمید الگار استاد ایرانی دانشگاه برکلی در مقاله ای که در ژورنال خاورمیانه درسال 1987 میلادی جاپ شد کتاب علی دشتی را چنین توصیف میکند: ""   انچه برای دشتی حیاتی است این بود که دراین کتاب پیامبر را به عنوان یکی از چندین مردان بزرگ در تاریخ تقلیل دهد. درمیان شخصیت های قرن بیستم او پیامبر را قابل مقایسه با لنین میداند با این تفاوت که به گفته  اولنین ترشرو تر بود و مینویسد تبلیغ اسلام پاسخی به شرایط اجتماعی مکه هست و در بیان دشتی داستان زندگی پیامبر و اصحابش را به رابطه خشونت و طمع یا نارامی و سردرگمی تقلیل داده است. روایتی که دشتی بیان میکند تا حد زیادی یاداور روایت شرق شناسان چند نسل پیش و مربوط به زمانی است که هنوز درجه  ای از اگاهی و تمدن شایع نشده بود بااین حال علاوه براتهام معروف تغییر رویه پیامبر پس از هجرت به مدینه  دشتی عنصر مشخصی رانیز می افزاید : توهین نژادی بی شرمانه نسبت به اعراب که دراین کتاب دایما بصورت موجوداتی وحشی و کودن تصویر شده اند چه پیش از اسلام و چه پس ازان و گواه این مساله  که نشان میدهد دشتی بهتر بود استعدادهای خود را در زمینه دیگری به کار می گرفت  در برخورد او با متافیزیک قران است با طعنه هایی فراوان و بیتشی اندک به این حضیض  میرسیم که بقول او سوره فاتحه نمیتواند کلام الله باشدزیرا سه ایه اول ان خدا را بعنوان سوم شخص مخاطب قرار میدهند و اینکه اگر خدا گوینده  بود قطعا اول شخص رابکار میبرد. جای سوال دارد که چرا اف ار سی بگلی ( مترجم معروف) این کتاب رابرای ترجمه انتخاب کرده است.اگر اثری جدی و اصیل در شناخت زندگی پیامبر میبود همه کسانی که قدرت خواندن اثر اصلی را نداشتند مدیون مترجم میشدند ولی در این مورد اینگونه نیست بازهم تاکید میکنم که اگر کتاب باز تاب دهنده وضعیت روشنفکران ایرانی میبود باوجود فقدان ارزش علمی بازهم می توانست مفید و شایان توجه باشد. "" درباره کتاب سلمان رشدی که ادعا میگردد رمانی ادبی است باید گفت این کتاب 547 صفحه ای برخلاف انچه گفته شده کتاب ادبی بادرون مایه علمی  و نظری نیست بلکه داستانی است بلند در 9 فصل که شخصیتهای ان را حضرت محمد (ص) و همسران ایشان و تنی چند از صحابه شناخته شده ان حضرت و رسول وحی جبرییل تشکیل می دهد و دران تصویر سخیفی از پیغمبر و برخی شخصیت های اسلامی ارایه نموده است شادروان دکتر صادق تقوی در این باره مینویسد: کتاب ایات شیطانی کتابی بوده پر هیاهو که شخصی بنام سلمان رشدی که ان را در انگلستان  بصورت گسترده منتشر نمود و در دیگر ممالک دنیا ظاهرا بنام یک اثر ادبی سرگرم کننده غیردینی منتشر نموده اند چون دراین کتاب به ظاهر ادبی بطرز موذیانه  ای در قالب یک داستان خیالی غیر واقعی بااشاره به پیغمبر اسلام و همسران ان حضرت و یاران او و قران مجید  ناجوانمردانه و با کنایه هایی اهانت بار خشم مسلمانان نکته سنج را برافروخته بود بطوری که رهبر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی فتوای قتل اورا به عنوان مرتد اسلامی صادر نمودند....... واز انجا که موضوع کتاب رشدی موضوعی است که در برخی تفاسیر قرانی روی استناد به روایتی جعلی که اول بار شخصیتی مشکوک چون واقدی که از مزدوران مخفی در لباس تاریخنگار اسلامی بوده و دیگر مفسرا ن و محدثان بظاهر مسلمان از اوایل قرن چهارم هجری به بعد میان مسلمانان منتشر کرده اند و مخالفین مغرض نبوت پیغمبراسلام به  ا تکای ان ها سخنانی علیه ایشان گفته و نوشته اند و از انجایی که عنوان ایات شیطانی مورد استفاده سلمان رشدی یکی از ده ها موضوعاتی است که بصورت استدلال غلط عوام فریبانه از طرف مبلغان مسیحی و یهودی برای تزلزل در مسلمانان ساده اندیش عنوان میشود و بصورت هم زمان بانشران – سال 1367 – همان موضوعات در کتابی بنام 23 سال به زبان فارسی درتهران منتشر شد (که بواسطه ممنوعیت رسمی ان انتشارش بصورت بازار سیاه منتشر شد) من لازم دیدم کتاب حاضر را به رشبه تحریر دراورم تا ضمن تشریح موضوع ایات شیطانی – غرانیق –به تمامی  مطالب کتاب علی دشتی پاسخ های روشن و مستدل قاطع داده باشم و این در حالی است که دیدم در سه کتابی که قبل از من بر رد کتاب دشتی منتشر شده یا ردیه انان دارای ضعف استدلالی است که در واقع بنوعی تایید انهاست یافقط قسمتهای کوچکی از مطالب ان کتاب را در مطالب حاشیه ایی مفصلی  بطور بسیار ضعیف رد کرده اند." ( پایان سخنان دکتر صادق تقوی)  از انجایی که ما در این بررسی فقط تاریخ نبوت پیامبر اسلام را طی بیست و سه سال خواهیم اورد لذا اغاز نوشته مان با شب نزول قران بر محمد(ص)خواهد بود که دراین زمان پیغمبر اسلام  حدودا چهل ساله است  باید دانست ایات و سوره های قران تدریجا از شب و روز بعد بعثت در مدت بیست و سه سال بوسیله وحی خالق عالم نازل شده است و هر گاه ترتیب نزول قران را روی ضوابطی که در ان است درنظر بگیریم و در مطالب متنوع موجود در سوره های قران و نظمی که در قافیه های ایات ان است توجه کنیم میتوانیم تاریخ حقیقی اسلام وحتی تاریخ بعد پیامبراسلام را که از طریق راست و دروغهایی که مغرضان از طریق نقل روایات خلاف واقع نوشته ومنتشر کرده اند بدست اوریم . " سن پیغمبراسلام دراغاز وحی " دراینکه حضرت محمد حتما چهل ساله بود پیامبر شده است اطمینان کاملی نیست زیرا مردم ان زمان توجهی به حفظ تاریخ تولد کودکانشان  یا نگهداری دقیق سالیان عمر خویش نداشتند غیر از اینکه مشهور است محمد(ص) دراین زمان چهل ساله بود. ""نزول اولین وحی در ماه رمضان بود""  طبق ایه 185 از سوره بقره نزول قران توسط عامل وحی بر پیغمبر اسلام همان بعثت ایشان است  و درماه رمضان بوده بدیهی است مبعث         هر پیغمبری زمانی است که اول بار به او از جانب الله وحی میشود و دران به او گفته میشود مامور رساندن پیغام الله به مردمان است."" درچگونگی نزول وحی و ماهیت ان"" خوانندگان محترم همانطور که در مقالات  فبل گفته شد برطبق راهنمایی های مکرر در قران مجید خالق عالم در عین انکه همه جا هست مراکز قدرت بزرک و بزرگتری دارد که در ادبیات الهی کتب ادیان وحیانی و خصوصا قران با واژه عرش یادشده است  و انها مراکز قدرت الله در کایینات محسوب میشود که مراکز تمام کهکشانها و خورشید هر منظومه است  چنانکه ستاره خورشید در منظومه ما چنین است  -- نگاه کنید مقالات 35 و 47 و 48 و49 در ارشیو مان در بلاگفا – و به گفته ایه 21 سوره حجر انها محل افکندن مواد مورد نیاز ساخت و ساز اجرام سماوی و همچنین کنترل و اداره انان است ( طبق ایات دیگر)  وبراساس مطالب سوره نجم عامل وحی که درقران بانام شدید القوا یاد شده و در زبان سامی ( عبری و عربی) به جبرییل یاد میشود و در قران روح القدس ذکر گردیده از ان مرکز یعنی خورشید منظومه شمسی به انسانهایی که به پیامبری تعیین شده اند و باید مورد وحی قرار گیرند فرو می افتد تا مطالب وحیانی به ایشان القا گردد و این مطلب را دانشمندان فیزیک بخوبی میفهمند وجالب اینجاست که در هزار و چهارصد و اندی سال قبل این انرژی الکترومغناطیس با واژه قوا و شدید القوا یعنی ان انرژی بسیار قدرتمند و شدید یاد شده و در متن قران حتی اعلام شده انان مجموعه ای هستند که باهم عمل میکنند و ازخود اختیاری ندارند و مامورینی میباشند از جانب الله برای انتقال مفاهیمی که جنبه تربیتی و هدایت دینی دارند و ازاین روی در ایات دیگر به روح الامین یاد شده یعنی انرژی که کامل اطلاعات را میرساند ( روح و ریح از یک ریشه می باشند که منظور نوعی انرژی است برای اطلاع بیشتر به مقالات منشور نور در بلاگفا رجوع شود مقاله 39 قوه وقدرت الله و چگونگی ان) براساس ایات اول سوره دخان (2تا6) و سوره قدر و نجم حضرت محمد درشبی از شبهای ماه رمضان در خانه اش زمانی که میخواسته به بستر خواب برود ناگهان میبیند ستاره ای درخشان از ناحیه ای بسیار بالا  از اسمان به سرعت پایین می افتد و در فاصله کمتر از دو کمان تیراندازی ( حدود 4 متری ان حضرت) قرار گرفته و محمد (ص) از ان فشاری شدید در خود احساس میکند و صدایی مانند سخنان یک انسان به او میگوید بخوان بنام پروردگارت که انسان را از خونی افرید پروردگارت را از ان روی بخوان که به بشرها کرامتش  بیشتر است  زیرا بوسیله قلم  تعلیماتی داده و علاوه بر ان (منظور علوم و دانش بشری است) چیزهای دیگری نیز به انسان اموخته که نمی دانست ( این دانستنی ها اطلاعات دینی  و فلسفی است که دستیابی به ان ها برای بشرها فقط از طریق وحی یرپیامبران ممکن است) محمد (ص) که تصور میکند انچه را میبیند و میشنود توسط چشم و گوش بدنی اوست بعدها در ارتباطات وحی می فهمد دیگران و حاضران نه انچه را او   میبیند می بینند ونه هرچه که میشنود می شنونند و این تجربه استثنایی مخصوص اوست و ارتباطی فقط میان او و ان ستاره بس نورانی است و دیگران اطراف او به هنگام برقراری ان قادر به درک و فهم نیستند به مانند اینکه امروزه گوشی های خاص از موبایل صدا را فقط بگوش فردی که از ان استفاده میکند میرساند و اطرافیان وی از موضوع ارتباط ان شخص با فرستنده بی اطلاع است و چیزی نمی شنود باری محمد(ص) پس از شنیدن ان کلمات در ذهن می اورد من که سواد ندارم چگونه و به چه عبارت بصورت تشکر ویا افتخارنام پروردگارم را بخوانم که از ان ستاره چنین شنید: فقط بنام الله که هم  دارای رحمت عام بر تمام جهانیان است و هم رحمتی خاص بر مقربان و مطیعانش (بسم الله الرحمان و الرحیم) ان مدح و ثنا ی  مخصوص الله  یاید توسط انسانها (فقط) برای الله بکار رود و نه برای غیراو( مقدسین مرده و زنده ای که مشرکان مکه چنان میکردند) زیرا فقط الله صاجب اختیار دینی و پرورش دهنده مردمان است (الحمدلله رب العالمین) و ان رحمان (بخشنده طبیعت به انسانها)  ان رحیم است -- بخششهای خاص نیز بر مطیعانش دارد-- (الرحمان الرحیم)  در راهنماییهای دینی اطاعت بنده وار فقط از تو میکنیم و فقط از تو کمک میگیریم -- شامل کمکهای هدایتی در دین و حتی هر کمک دیگر در زندگی بصورت استفاده از قوانین او—( ایاک نعبد و ایا ک نستعین) ما را به ان یگانه راه مستقیم هدایت کن ( اهدنا الصراط المستقیم)  به ان راهی که به رهروان ان نعمت بخشیده ای ( راه پیامبران و طرفداران حقیقی ایشان) و نه کسانی که راه شان مورد غضب توست ( دروغگویان مذهبی و پیشوایان سوء دینی) و نه ان گمراهان ( بیخبران از حقایق دینی که فریب خوردگان از فریب کاران دینی اند) صراط ا لذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم و لاالضالین --   با تمام شدن مطالب بالا که عبارت بود از پنج ایه اول سوره علق و تمام سوره الحمد محمد(ص)  میبیند  که ان ستاره با سرعت ازاو دور شده به اسمان بالا رفته ناپدید میشود و خودش نیز از ان فشار که احساس کرد فارغ شد و با خستگی و کوفتگی بدنی و افکاری مضطرب  درحالی که متعجب از ان بود و نمی دانست این چه بود ه و نتیجه ان چیست به بسترش میرود تا بخوابد اما خیالات مختلف نمی گذارد بخواب رود و طبق ایات 4 و 5 از سوره قدر لازم میشود عوامل غیبی از جانب الله محمد را بخواب عمیقی فرو برند و چون او باید با مبارزات گسترده و عمیق برای اصلاحات دینی محیط و مردم مکه و جزیره العرب عمل کند خالق عالم نقشه وهدفی را برای او طرح فرموده عواملی غیبی را برای تحقق ان  بکار انداخت و از جمله ان اینکه این عوامل کاری کنند تا بدن محمد در تجدید ارتباط با  شدیدالقوا و روح الامین  عوامل وحی دچار سختی و مشکلات نشود ( تتنزل الملایکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر سلام هی حتی مطلع الفجر) یعنی در ان شب که شب نقشه کشی و بسیار پر ارزش بود ان فرشتگان مخصوص باان روح عامل وحی بر پیامبران بدستورالله از هر کاری که داشتند به سوی زمین امده و ان شب تا سپیده صبح ارامشی برای محمد بود.. روز بعثت پیامبر اسلام در چه روز از ماه رمضان بوده است ؟ نزدیک به سی روایت در باره ان وجود دارد که فقط روایتی که شب 25 ماه رمضان را شب قدر گفته صحیح است.

موضوع غار حرا و اعتکاف محمد (ص) دروغ است!

اینکه نویسندگان بظاهر مسلمان غار حرا را که در کوهی نزدیک  مکه است  به عنوان محل مبعث رسول الله اورده اند روی نظر سوء است  که روایت ان اول بار در قرن دوم هجری توسط راویان کذب برای اینکه چنین وانمود کنند محمد یک پیغمبر خودساخته است که باهدف ایجاد تغییرات درباورهای رایج مردم و مبارزه با افکار جاهلی مکه  برای تکمیل نقشه اصلاحات اجتماعی خویش دراین غار معتکف شده و بیاید به عنوان یک مصلح دینی و پیامبری الهی دعوت خود رااغاز کند شادروان دکتر صادق تقوی دراین باره مینویسد: موضوع شروع وحی برپیغمبراسلام در کوه حرا و رفتن ان حضرت به کوه نور برای تفکر و کناره گیری از مردم و بودن مبعث پیغمبر اسلام در روز 27 رجب همه برخلاف متن قران و برخلاف عقل سلیم و یک فکر ناالوده است که همگی ساخته دشمنان نبوت محمد است که ازطریق روایات دروغ خواسته اند پیغمبر اسلام را به عنوان یک متفکر و نه پیامبر الهی و نابغه و فیلسوف معرفی کنند و بااینکه در قران مجید مبعث پیغمبر را شب  و در ماه رمضان اعلام نموده و حتی اشاره شده که این شب ارزشمند که بنام لیله القدر ذکر شده شبی است که نقشه و اندازه گیری یک نهضت بزرگ دینی در دنیا بوده و زمان توسعه و رشد و گستردگی این نهضت بزرگ هزارماه است که ازروز فتح مکه و پیروزی مسلمانان برمنکران نبوت محمد تا پیروزی های بزرگ و وسیع ولیدبن عبدالملک مروان میباشد و   هم چنین از دقت در روایات معلوم میباشد که عید فطر برای بزرگداشت همین شب که 25 ماه رمضان  باشد بوده است و به مسلمانان دستور داده شده در پنج شب اخر ماه رمضان توجه بیشتر به قران و تبلیغات اسلامی داشته باشند و روزه دراین ماه مقرر گردیده همه وهمه اثبات ان است باز   ازطریق عمال خود با نشر چنین روایات دروغی کاری کنند تااین حقایق متروک بماند و مطالب موهوم جای انرا بگیردو بادقت در ایه 87 سوره حجر میفهمیم سوره الحمد که شب بعثت محمد(ص) به ایشان نازل شده قران کوچکی است از قران بزرگ که در ان اصول اساسی اسلام گوشزد شده است و متاسفانه  نه مفسرین و نه مورخین نخواسته اند که بر روی الف و لام القران در ایه مربوطه دقت کنند که ان الف و لام عهدیه است و نه جنس درنتیجه انرا قران بزرگ دانسته اند ونه سوره الحمد               و در عمل چون میبینند تعارضی با این حقیقت  است که در شب قدر چگونه تمام ایات قران        بر پیغمبر اسلام نازل شده است زیرا مثلا ایات مربوط به جنگ بدر یا جنگ احزاب که در 15 _ 17 سال اینده اتفاق افتاده و در سوره هایی است که بعد از هجرت  و در مدینه نازل شده قابل جمع با این اشتباه  نیست دست به یک تفسیر جاهلانه و      غیر واقع و خیالی زده مینویسند تمام قران در شب قدر به اسمان هفتم نازل شده واز بیت المعمور طی بیست و سه سال تدریجی بر قلب محمد نازل گردیده!! این گویندگان نه میدانند اسمان هفتم چیست و نه   بیت المعمور کجاست  باری براساس انچه گفته شد پیغمبر اسلام در جمع اوری و مدون کردن  ایات       فران در یک مجلد دستور داد تا ان سوره را در اول و مفتاح قران بزرگ قراردهند و نام فاتحه الکتاب بر همین اساس روی ان گذاشته شد و پیغمبر اسلام نیز برای تاکید موکد جمله # لا صلاه الا به فاتحه الکتاب # را فرمود تا همگان جایگاه قران کوچک را نسبت  به قران بزرگ و نیز نماز مقرره اسلام که فشرده ای از پیغام الله در متن تربیتهای اسلامی یعنی قران  است  را  که مطالب سوره الحمد باشد به مسلمانان بشناساند.

جای تعجب و تاسف است که با  چنین دقایق و ظرایفی که براساس  شواهد و ادله متقن وجود دارد قرا ن پژوهان و مفسران اسلامی بازی خورده دشمنان قران و اسلام شده هرانچه انان در مخالفت با حقایق اسلامی و قرانی  منتشر کرده اند را تبلیغ و تایید نموده اند چنانکه داستان کوه نور و غار حرا را تحویل مسلمانان داده اند با اینکه میدانیم جبل النور و غار حرا در یک فرسخی  کعبه و بسیار دورتر از خانه محمد(ص) ومسیر رفت و امد او بوده و دلیلی ندارد که محمد بی جهت به چنین کوهی برود مگر اینکه به خواست دشمنان اسلام بگوییم محمد ماه رجب را ( قولی میگوید ماه رمضان را) با نقشه ی قبلی در میان غار همچون مرتاضین و اقطاب دراویش گذرانده تا در 27 روز نقشه پیغمبری خود را تکمیل کند و بیاید به هوس اصلاح جامعه خود از راه دین ادعای پیغمبری نماید اما خوشبختانه چنانکه دیدیم توجه به ترتیب نزول قران بعنوان یک راهنما و راستی ازمایی روایات با متن قران مجید ما را به حقایق رهنمون مینماید و تمام امارات و قراین  ثابته در قران  خلاف ان است. و موضوع چله نشینی و اعتکاف در غار و نزول یکباره قران بر اسمان هفتم و داستان بیت المعمور و از انجا به قلب پیغمبر اسلام همه و همه ساخته و پرداخته دشمنان نبوت محمد(ص) و بیسوادی و کم اطلاعی گویندگان و مروجین ان است.

از مطالب بالا معلوم است که متاسفانه در چند قرن گذشته بیشتر انانکه متولی تبلیغات اسلامی بوده اند نخواسته اند حقایق قران را نشر دهند و به اسیب شناسی مطالب منتشره بپردازند.

چرا سوره الحمد – فاتحه الکتاب—قران کوچک است از یک قران بزرگ؟

قبل از پاسخ باید ببینیم معنای سوره الحمد که مسلمانان موظفند در شبانه روز در هفده رکعت نمازهایشان انرا تکرار کنند چیست( اینکه در برخی از مسلمانان دیده میشود در رکعاتی از نمازشان بجای خواندن سوره  الحمد تسبیحات اربعه میخوانند در شیعه هم اصلی ندارد و حتی از کتب قدیمی تر فقه شیعه پیداست در ان زمان شیعیان در تمام رکعات سوره الحمد را میخواندند همان طور که تمام سنی ها چنین میکنند) برای اختصار از نوشتن متن عربی ایات سوره الحمد خودداری میشودو به ترجمه و تفسیر ان میپردازیم:

پایان بخش اول

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۲
دکتر صادق تقوی

اگرخوانندگان محترم به مقاله قبل منشورنورمراجعه نمایند (هدف از تاسیس وبلاگ درارشیو) درانجااشاره شد که چامعه ای می تواند نیک بخت باشد که از افکارواندیشه های متعالی برخوردار باشد و ان این است که در موضوعات دینی سخن غیراستدلالی نه به کسی بگوید ونه از کسی بپذیرددراین صورت است که به شناخت حقایق و درک پیغام های خالق جهان می توان دست یافت.

درهمانجا گفتیم شناخت حقیقت ادیان الهی سراغاز شناختی بزرگ است که می تواندراه منتهی به سعادت و تعالی رابربشریت میسر و ممکن سازد که تامین صلح جهانی و عدالت اجتماعی یکی از دستاوردهای مادی بزرگ دنیایی ان است.

در انجا گفتیم مبلغان روش های اجتماعی مکاتب و ایین هایی که منسوب به اشخاص  با شرح و بسط هایی بدون ژرف نگری در موضوعات اجتماعی / فرهنگی/ اخلاقی به بشرها ارایه شده اند بزرگترین خصم پیام های الهی می باشد و حال اینکه مطالبی که از جانب خالق جهانیان توسط پیامبران الهی به مردم هر عصر و زمانه اعلام گردید میزانی برای انسانها بوده تا چون چراغی نورافشان مانع از گم شدن انان در ظلمات افکار و عقاید گوناگون جوامع شان باشد.

درجامعه شناسی ادیان الهی اکثر انسانها در اثر تحریکات پیشوایان سوء استفاده چی که مبلغان روش های فوق اند چنان دچار افکار و عقاید پست کننده جامعه خویش می شوند که از هر حیوانی پست تر شده گرفتار انواع مشکلات و معضلات زندگی می شوند.

موهومات و خرافات کنونی شایع و مرسوم در جوامع مذهبی تبلیغ شده توسط منحرفین از ادیان چهره ای بس زشت و نفرت انگیز در ذهن  هر انسان ازاده و پایبند به اصول انسانیت توصیه شده توسط ادیان الهی متبادر ساخته که زدودن ان اگر نگوییم غیرممکن بسیار مشکل است

اثار و پیامدهای ناگزیری افکار پست کننده مذکور در ادوار مختلف بشری همیشه اصلی ترین عامل مفسده ها و جنایات ضدبشری و نا امنی های دامنه دارجهانی بوده است خرابکاران دینی که در لباس متولیان راه پیغمبران هرازچندگاهی در گوشه هایی از جهان فرصت یافته خودی نشان داده اندتاریخ بشر را به قلم فجایع خونبار مزین کرده اند چه در شرق در لباس حکمت دوستی بودا و در غرب لباس محبت و انسان دوستی عیسی و در هزاره گذشته درخاورمیانه و کشورهای اسلامی لباس سلامتی و  صلح محمد(ص) پدیده ی جهانی عریان ترین خشونت ها و تبهکاریها و فساد ها که ارمغان طریقتها و منش های اجتهادات و فتاوی تفقهات شیطنت کاران مذهبی بوده در مقابل چشمان نگران مصلحان به ظهور رسانده اند.

بدون تردید ابتلای جوامع انسانی و اینک مسلمانان در وهله نخست  و خصوصا کشورها و جوامع عرب زبان خاورمیانه و شمال افریقا و بعد دیگر مسلمانان غیر عرب به بلایایی نو ظهور نظیر القاعده و طالبان و داعش و نظایر ان نتیجه وجود مروجان اوهام وخرافه هایی است که براساس عدم توجه و تقرب روسای دینی و حکومتی این کشورها و ملل به اصل تربیت ها و تعالیم نجات بخش قران  قربانی انند این وافعیت در ایات 9 و 8 سوره حج که در بالای صفحه ویلاگ منشورنور مانند چراغی روشنگر پرتوافشانی می کند به شرح ذیل به همه انسان ها گوشزد شده است:

# ان زمان معروف گفته شده توسط پیامبران قیامت و رستاخیز مردگان یقینا امدنی است و بی تردید الله ان مردگان انسانی را دوباره زنده خواهد کرد اری بعضی از مردم کسانی می باشند که در موضوعات مربوط به الله از راهی غیر دانش و غیر استدلال صحیح و غیر کتابی روشن گفت و شنود میکنند این افراد گمراهانی اند که دیگران را از این سه روش به گمراهی کشانده و در دنیا به پستی و رسوایی دچار خواهند بود و در روز قیامت ان عذاب سوزان را به ایشان خواهیم چشاند به انان خواهیم گفت این ها _ عذاب های اخرت_ بواسطه چیزی است که دو دستت از پیش فرستادهمنظور اعمالش استوالله به بندگانش هیچ ستمکار نیست ( ایات 7 تا 10 سوره حج)#

منطق و گفتمان طرفداران و رهپویان پیامبران الهی در ایات قران به صراحت بیان شده است و برطبق ایات 21 تا 25 از سوره رعد این اشخاص باید ان چه راالله دستور داده که برای رسیدن به حق بصورت دیالکتیکی و اتصال منطقی عمل نمایند و بدون قطع کردن رشته تحقیق به بررسی های حقجویانه  خویش ادامه می دهند تا هم رضایت الله را به دست اورده و هم به حق و حقیقت و تربیت های

عالی برسندو تنها چنین روش منطقی است که انسان را به ان یگانه راه راست هدایت الهی رسانده و شناخت صحیح از الله دست می یابد و هدف از خلقت انسان نیز قبول چنین تعهدی بوده و کسانی که با وجود و توصیه چنین روشی خلاف ان را انجام می دهند(یعنی نامربوط سخن میگویند و به اصطلاح از این شاخه به شاخه دیگرمی پرند روی سوء نظری که دارند) فساد خواه هستند و مورد نفرت {لعن} الله می باشند  و براساس ایه 27 از سوره بفره چنین اشخاصی متجاوزان از قوانین صحیح گفتگوو بحث و فحص گفته شده ی مورد تاکید الله بوده و فسادکاران هستند نقطه مقابل اصلاح گران حقیقی دینی که در زمین به دنبال فسادهایشان ضررهایی زیان هایی که لازمه و پیامداعمالشان است  --  گریبانشان را خواهد گرفت. و در ایات 70 و 71 سوره احزاب اساس گفتار و محاجه طرفداران و پیروان انبیای الهی که انان را با واژه مومنان الذین امنوا یاد شده بر مبنای قول سدید اعلام گردیده که سخن محکم و مستدل باشد وتنها چنین روش گفتمان دینی است  که بوسیله ان الله تعالی ضمن غفران و امرزش گناهان عمل کنندگان به ان به لطف خویش اعمال چنین افرادی را اصلاح می فرماید منظور تاثیر گذاری فعالیتهای اصلاح طلبان حقیقی دینی در جوامع است که تاثیر گرفته از الطافی است که الله به ایشان داردو برای اینکه طرفداران حق و حقیقت به چنین درجه ای برسند باید مطیع راهنمایی های الله متن فران مجید  -- و پیامبر اسلام باشند (هم اکنون که پیغمبراسلام ص بین ما نیست باید از سنت ایشان نه انچه راویان مختلف گو مذاهب اسلامی از زبان پیامبر ص به دروغ از ان حضرت بصورت احادیث و روایات مخالف نص قران میان مسلمانان  رواج داده اند تبعیت نمود واین راهنماییها ازان روی باید قبول و پذیرفته شود که صد در صد منطقی و مستدل و بر مبنای فلسفه خلقت است اگر چه سوء استفاده چیان حکومتی و مذهبی و اجتماعی در طول تاریخ کوشش ها نموده اند که انان را کم و زیاد و تغییر و تحریف نمایند. و باید دانست بر طبق ایات دیگر قران خصوصا ایه 53 سوره فصلت فلسفه خلقت که دران واقعیات و حقایق خلقت نهفته است در هزاره ی اخرالزمان که اینک نزدیک به یکصد سال است وارد ان شده ایم ترقی و گسترش علوم و دانش های مختلف  موجبات شناخت دقیق تر ان را فراهم می کند علوم نشان خواهند داد مطالب ادیان الهی و خصوصا قران مجید کاملا منطبق با واقعیات و حقایق است و ازاین روی هیچ مغایرتی میان دین الهی و دانش های بشری نیست و با توجه به ایه 36 از سوره اسراء بنی اسرائیل که خالق عالم به پیغمبر اسلام (ص) و طرفدارانش دستور فرموده دنبال چیزی نروی که هنوز ان چیز از روی علم یقین بر ایشان روشن نیست زیرا گوش و چشم و عقل انسان ها مسئول درک و دریافت ایشان نزد الله هستند  ازمجموع دستورات فوق معلوم است فردی خردمند است که از قبول موضوعات غیر علمی که نتیجه ناروشنی دارد باید بپرهیزد  و تقوای اسلامی که در صدها ایات قران مجید بدان توصیه شده  و بر ان اساس اولی الباب بودن طرفداران حقیقی پیامبران الهی رامی رساند فریب موهومات را نخورند و به عبارت بهتر بر مبنای ترس از ضررهایی که از نگفتن و نشنیدن قول سدید به انسان ها میرسد به روش گفته شده مقرره که منطق پیغمبران هی است عمل کنند براین اساس دو مجموعه از اطلاعات اساس شناخت حقایق خلقت و دین الهی است :

نص قران مجید و طبیعت(خلقت ) که دانش های بشری به ما داده اند.

بران چه گفته شد شورای نویسندگان وبلاگ منشورنور همان اندازه بر تعالیم و تربیت ها و موضوعات و اطلاعات قران مجید که  اخرین پیغام دست نخورده از جانب الله بربشرها است باورمند و یقینی میداند که قوانین شناخته شده جهان و طبیعت پیرامون مان که توسط صدها دانشمند در رشته های مختلف بصورت دانش ها و علوم دراختیار بشرهاست و این دو کتاب بزرگ اطلاعات مبنای  شناخت حقیقی دنیاست و استفاده از انها همان روش قول سدید است که تمامی تحقیقات و بررسی های فلسفی و تاریخی و اجتماعی واخلاقی که در این وبلاگ که باعنوان ---- شرح حقیقت ادیان الهی --- یاد شده بر چنین اصلی ارایه می گردد و نویسندگان وبلاگ امادگی دارند با هر کس که علاقمند  به چنین پژوهش های روشمندی است در هر نقطه از جهان و معتقد بر هر روش اجتماعی که باشد صمیمانه همکاری نماید.

ومن الله توفیق

شورای نویسندگان رمضان مبارک 1437 هجری  برابر 1395 خورشیدی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۳
دکتر صادق تقوی

بسم الله الرحمن الرحیم

سخنی با خوانندگان محترم منشور نور

وبلاگ منشور نورکه اغاز به کارش در تیر ماه سال 1385 و با هدف نشر حقایق مرتبط با تربیتهای عالیه قران مجید بوده است تا کنون در موضوعات و مطالب مختلف اما مربوط به انچه در اساسنامه خود که معرفی صحیح تعالیم دین اسلام و دیگر ادیان الهی است و در حدود کمتر از نود عنوان مضامین مذکور را در وبلاگ خود که در سایت بلاگفا ارایه نموده بود در اختیار علاقمندان به مباحث فلسفی و ادیان و قران و دین پژوهی قرارداد لکن با بروز مشکلاتی که برای سایت روی داد ادامه کار قطع گردید و وقفه ای تقریبا پنج ساله پیش امد شورای نویسندگان در نهایت با توجه به همه جوانب در اخرین جلسه خود تصمیم قطعی برانتقال وبلاگ منشور نور به ادرس جدید که اینک در برابر شما است عملی نموده و از این پس ادامه فعالیتهای شورای نویسندگان در همین سایت خواهد بود لازم به ذکر است بخش ارشیو مقالات گذشته نبز از بلاگفا به اینجا منتقل خواهد شد تا شما خوانندگان محترم بدان دسترسی داشته باشیداغاز فعالیت جدیدمان مقارن با ماه مبارک رمضان 1437 هجری است که ماه نزول قران مجید می باشد و ما این مقارنه را به یمن ان نیک و خجسته دانسته از ایزد متعال مسئلت داریم تا به ما در نشر حقایق الهی خاصه تعالیم بلند پایه اسلام و تربیت های عالیه قران مجید توفیق روز افزون عنایت فرماید و رسیدن ماه پرفضیلت رمضان را به جویندگان راه حق تهنیت گفته از الله تعالی برای همه رهروان خوشی دنیا و اخرت و موفقیت در سطوح مختلف زندگی ارزومندیم.

خرداد 1395 خورشیدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۰۳
دکتر صادق تقوی